نماد بز کوهی در آثار هنری ایرانیان باستان
نگاهی به اشکال مختلف کهن الگوی نماد بز کوهی در فرهنگهای کهن ایران
نماد بز کوهی در آثار بازمانده از فرهنگهای ایران گاه به شکل پازن و کَل با شاخهای تیز و خمیده و بلند، گاه به گونه بز اهلی با شاخهای کوتاه و هم راستا، و گاه به سان قوچ یا گوسفند وحشی با شاخهای خمیده و پیچان تصویر میشود.
بیشتر نمونههای بازنمایی این جانور در هنر ایران با شاخهایی بلند و پیچان و شمشیرگون است. این شاخها سلاح ویژه بز نر است که در طبیعت گاهی به بیش از یک متر میرسد و بلندیشان از نیروی بیشتر و توانایی او برای غلبه بر همنوعانش حکایت میکند. از آنجایی که نرهای پیروز میتوانند گروهی متشکل از پنج تا پانزده بز ماده را تصاحب کنند، اهمیت شاخهای بلند و ارتباطشان با مفاهیمی چون جنگاوری و باروری آشکار میشود.
نماد بز کوهی در آثار هنری ایرانیان باستان
1. دوره نوسنگی:
بز کوهی و قوچ از آغاز جایگاه برجستهای در هنر ایران داشتهاند، از این رو در میان کهنترین پیکرکهای یافته شده در ایران میتوان نمونههایی از بازنمایی این جانوران را دید. در آثار به جا مانده از گنجدره کرمانشاه (هزاره ۹ و ۸ پ.م) بز با بدنی کشیده و شاخهای گرد کوتاه تصویر شده (تصویر 1). آغاز اهلی کردن بز و نیز آغاز احتمالی سفالگری در این منطقه، میتواند دلیل روی آوردن هنرمندان گنجدره به ساخت پیکرکهایی از این جانور باشد.
سند بسیار مهمی که تقدس بز کوهی در اندیشه مردمان دوره نوسنگی ایران را آشکار میکند پس از کاوش ساختمانی بزرگ (احتمالا یک نیایشگاه) در تپه شیخی آباد هرسین (۹۸۰۰ – ۷۶۰۰ پ.م) کشف شد. در کف این تالار چندین سر بز کوهی با شاخهای بلند قرار داده شده (تصویر 2). چه این بزها نماد خدای مورد پرستش مردم منطقه باشند و چه برای این خدا قربانی شده باشند، به جا نهادن سرها در کف این اتاق نشان دهنده اهمیت آیینی بز کوهی است.
در تل تولایی اندیمشک (میانه هزاره ۷ پ.م) آثاری از اقامت فصلی یک جامعه کوچرو (احتمالا دامپرور) یافت شده که پیکرکهایی سفالی از بز ساختهاند (تصویر 3).
از تپه سنگ چخماق شاهرود (میانه هزاره ۶ پ.م) پیکرک سفالین خوش ساختی از یک قوچ فربه با شاخهای گرد در دست است (تصویر 4). یک گردن آویز سنگی دیگر از قوچ در این تپه یافت شده که شاید در کنار استفاده به عنوان زیور، کارکرد حفاظتگرانه هم داشته است (تصویر 5).
بر روی سفالهای قرمز رنگ چشمه على شهرری نیز میتوان نماد بز کوهی را با طرحی ساده دید (تصویر 6)، یکی از این سفالها دو بز بسیار ظریف را با طرحی خطی و انتزاعی تصویر میکند (تصویر 7)
2. صخره کندها و غارنگارهها:
گرچه سنگ نگارهها، صخره کندها و غارنگارهها از مهمترین آثار بازمانده از دورانهای گذشتهاند، اما پراکندگی جغرافیایی، نبود پژوهشهای کافی علمی، آشفتگی تاریخ گذاریها و نیز محافظت نشدن در برابر آسیبهای زیست محیطی و انسانی سبب شده آمار و شناخت دقیقی از این هنرهای کهن در دست نباشد. با این وجود میتوان به یقین بیان داشت که موضوع بیشتر سنگ نگارهها و غارنگارهها در هنر ایران بز کوهی با شاخهای بلند هلالی است. دلیل بررسی این آثار در یک بخش جداگانه، نبود سالیابیهای قابل استناد درباره بیشتر این مکانها است.
در میان نقشهای بازمانده بر دیوار غارهای لرستان از جمله میرملاس، دوشه و هومیان نماد بز کوهی بارها تکرار شده است (تصویر 8).
نماد بز کوهی با شاخهای بسیار بلند را بر سنگ نگارههای جربت خراسان (تصویر 9) نیز میتوان در اندازهها و شکلهای گوناگون باز یافت(Vahdati, 2011; 180).
موضوع اصلی سنگ نگارههای کوههای پیرامون گلپایگان (مکانهایی چون کوچری، غرقاب و صالح پیغمبر) نیز بز کوهی است (تصویر 10). در یکی از این نگارهها انسانی بر پشت یک بز بزرگ سوار شده است (تصویر 11).
نماد بز کوهی در سنگ نگارههای تیمره خمین (تصویر 12) و بسیاری دیگر از محوطههای باستانی ایران نیز بارها به شیوههای گوناگون تصویر شده است.
3. دوره مس سنگی:
پرتکرارترین نماد جانوری بر سفالینههای اسماییل آباد قزوین نماد بز کوهی است که گاهی ایستاده و گاهی در حال دویدن و در برخی نمونهها در گلههای پرشمار تصویر شده است (تصویر 13-19). بر روی یک کوزه سفالی از تل باکون مرودشت شاخهای بلند و مواج بز کوهی شکوهی ویژه بدو بخشیده (تصویر 20). نماد بز در هنر این تپه باستانی بسیار پرتنوع است (تصویر 21).
نماد بز کوهی در هنر تپه حصار ارتباط نزدیکی با گیاهان دارد. بر سفالینههای این منطقه خوشههای گیاهی دیده میشود که از زمین رسته و تا زیر شکم بز رسیده است. در میان شاخ های بلند و برگشته بز نیز گلهایی از روبرو ترسیم شده (تصویر 22-25).
بر کوزهای از سیلک III یک چلیپا (شاید به نشان ستاره) در میان شاخ بزها قرار دارد (تصویر ۲6). الهام بخش این نقش شاید دیدن ستارهای از میان شاخهای بز ایستاده بر ستیغ کوه بوده باشد. روی یکی دیگر از این سفالها نقشی دیده میشود که بر همبستگی بز کوهی با آب و باروری تاکید میکند. در این نگاره جویباری از دم بز آویخته و بر زمین جاری شده است (تصویر 27). بز بر روی سفالینههای این دوره با صلابت و استواری و به سان نگهبانی برای زمین تصویر شده (تصویر 28-30).
همین نقش را بر سفالی از لایه VI تپه گودین کنگاور (هزاره ۴ پ.م) نیز میتوان دید (تصویر 31). از همین دوره در تپه گیان نهاوند تکوکی در دست است که آبریز آن به سان سر بزکوهی است (تصویر 32)
۴. دوره مفرغ:
در هنر جیرفت نیز بزکوهی گاه با شاخهای راست نوک تیز و گاه با شاخهای خمیده دیده میشود (تصویر 33 و 34).
بیشترین نمونههای نماد بز کوهی را در دوره مفرغ ایران میتوان بر روی سفال های شهرسوخته پی گرفت. به جز سفال مشهور به پویانمایی شهرسوخته (روایتگر داستان درخت آسوریک، در پست گیاهان مقدس ایران باستان) ظرفهای بسیاری در این تپه ساخته شده که تداوم حرکت را در قالب قابهای پی در پی تصویر میکنند. بر روی برخی از آنها بز کوهی در حال جستن و دویدن است (تصویر 35). یکی از این سفالها گله پرشماری از بزها را نشان میدهد، مادهها با شاخهای کوچک در بالا (شاید گونه ای تلاش برای دورنمایی) و نرها با شاخهای بلند و برگشته در پایین تصویر شدهاند (تصویر 36).
نماد بز کوهی بر روی سفال کمترلان (I) در لرستان (۲۶۰۰ پ.م) نیز با ریش بلندی شبیه به خوشه گندم است (تصویر 37).
5. عیلام:
بزکوهی پرکاربردترین نقش سفالهای شوش (I) است. بر روی آبخوریهای شوش بز در میانه ایستاده، و شاخهای بلندش را برای محافظت گرداگرد زمین و آب (تصویر 38) یا زمین و گیاه (تصویر 39) حلقه کرده است.
حضور گروهی درنا (پرندهای که با آمدنش نوید بهار میآورد) بر بالای ظرف میتواند نماد رسیدن زمان سرسبزی زمین و نشان دیگری از ارتباط این تصاویر با باروری و برکت خیزی باشد. هنرمندان شوش برای افزودن به بار آیینی این نگارهها دم بز کوهی را به سان خوشه گندم تصویر کردهاند.
در برخی نمونهها گروهی از بزهای کوهی شاخهای بلندشان را همچون سپری به گرد زمین حلقه کردهاند و شاید از کشتزار یا رمه در برابر یورش یک جانور وحشی نگاهبانی میکنند (تصویر 40). گاه شاخهای بز برای تاکید بر نیرومندیش چنان بلند ترسیم شده است که از پشت او به زمین میرسد (تصویر 41). اهمیت این شاخها چنان است که گاهی بدون تصویر کردن بز کوهی تنها از شاخ او برای نشان دادن نیروی محافظ زمین و آب استفاده شده (تصویر 42). نقش سفالینه ای از شوش II (۳۰۰۰-۳۲۰۰پ.م) آشکارا بز کوهی را در مقام یاور نیروهای بارورکننده قرار میدهد. بز در اینجا همراه ایزد یا ایزدبانویی است که از شانههایش آب بر زمین جریان دارد (تصویر 43).
در میان شاهکارهای فلزکاری پیشا عیلامی نیز نماد بز کوهی باشکوه و قدرت بازنمایی شده. یکی از این آثار تندیس بز سیمین نشستهای است که چهرهاش از طلا ساخته شده (تصویر 44) و دیگری آویز سیمینی است از یک بز ایستاده با شاخهای بلند عمودی (تصویر 45).
تندیس زرین شاهی از عیلام میانه که بزی را به خدایش پیشکش میکند نشان میدهد عیلامیان نیز بز کوهی را جانوری مناسب برای قربانی به شمار میآوردهاند (تصویر 46). اثری دیگر از این دوران نیایشگری را در میان دو بز کوهی نشسته تصویر میکند (تصویر 47).
یکی از مهمترین یافتههای دوره عیلامی از تپه چغامیش خوزستان جامی از قیر (تصویر 48) است که دستهاش به سان بزی ایستاده بر روی دو پا شكل گرفته. در این دوره نماد بز کوهی را در آذینهای دیواری چغازنبیل (تصویر 49) و مهرهای عیلامی نیز میتوان باز یافت (تصویر 50 و 51).
6. دوره آهن:
در میان پیکرکهای کوچک مفرغی مارلیک نمونههای متفاوتی از نماد بز و قوچ را میشود دید (تصویر 52 و 53). این نقش بر جامهای زرین و سیمین مارلیک نیز تکرار شده (تصویر 54 و 55). سر و شاخهای بز در یکی از این جامها جداگانه ریختهگری و سپس بر روی بدنه پرچ گردیده است (تصویر 56). نماد اصلی جام زندگی مارلیک نیز بز کوهی است (تصویر 57). هنرمند مارلیک در این جام مراحل گوناگون زندگی این جانور را در چهار قاب (زایش و کودکی، میانسالی، مرگ و باززایی) به تصویر درآورده است.
بز کوهی در سفالهای دوره آهن باباجان لرستان، گلهای پربرگی را در میان شاخهایش محافظت میکند (تصویر 58).
در مفرغهای لرستان نماد بز کوهی نقش پررنگی دارد. در برخی آثار دو جانور وحشی (شاید پلنگ) از دو سو به بز حمله کردهاند، در حالی که گویی بز با شاخهای بلندش بر آنها سیطره دارد (تصویر 59 و60). ارتباط بز کوهی با ایزدبانوان در این آثار آشکار است. در یک تندیس مفرغي (تصویر 61) بز بر روی سر یک خدای بانو ایستاده است.
یک لگام مفرغی لرستان با نقش ایزدبانویی که شاخهای دو بز را در دست گرفته آذین شده است (تصویر 62). همین شخص را با شاخ (یا کلاه شاخ دار) و گوشوارهای بلند در آثار دیگر نیز میتوان در کنار نماد بز کوهی دید (تصویر 63). نماد بز بر تندیسکهای رازآمیز مفرغی لرستان نیز بسیار دیده میشود (تصویر 64). بزهای زانوزده را به عنوان دسته چاقو تیزکن هم به کار گرفتهاند (تصویر 65). بر روی یک سرگرز مفرغی از این دوره چند سر بز نصب شده است (تصویر 66).
یکی از شاهکارهای هنری یافته شده از غار کلماکره لرستان تکوکی سیمین با نقوش گیاهی زرکوب است که با سر یک بز نشسته آذین گردیده (تصویر 67). نمونهای همسان این اثر در موزه میهو بدون ذکر مکان کشف نگهداری میشود که باید آن را نیز متعلق به گنجینه کلماکره دانست (تصویر 68).
در میان آثار دو مجموعه ارزشمند از فلزکاری نیمه نخست هزاره اول پ.م ایران که در موزه میهو(تصویر 69-73) و مجموعه محبوبیان (تصویر 74-76) نگهداری میشوند نماد بز کوهی نقشی پررنگ دارد. این آثار متاسفانه در کاوشهای غیرعلمی کشف و از کشور خارج شدهاند و اطلاعات کاملی از آنها در دست نیست، اما نگارنده با دلایل تاریخی و سبک شناختی بیشتر اشیاء این دو مجموعه را آثار قاچاق شده از غار کلماکره لرستان میداند (ن. ک: طاهری، ۱۳۹۴: ۲۴۹). از شاخصترین این آثار میتوان به بزهایی ایستاده در دو سوی درختان نخل بر روی یک کشتی، بز نگهبان گیاه زندگی و تکوکی با نماد بز ایستاده بر سر شیر غران اشاره کرد.
نماد بز کوهی در هنر مانایی نیز حضور چشمگیری دارد. تکوکهای سفالی این منطقه گاه با سر قوچ ساخته شدهاند (تصویر 77). نماد بز کوهی را در عاج كندهای زیویه هم میتوان باز یافت (تصویر 78). قطعات زرینی به نماد بز کوهی (تصویر 79) در چند موزه جهان پراکنده است که به اشتباه آویز خوانده میشوند، اما این تکهها در اصل نقوش سینی نقرهای زیویه بودهاند که اکنون از آن جدا شدهاند. روی برخی از کوزههای سفالین زیویه نیز بز در برابر گل نیلوفر زانو زده است (تصویر 80).
نماد بز کوهی بر روی آجرهای لعاب دار نیایشگاه مانایى قالايچی بوکان نیز رسم شده (تصویر 81).
از آثار بازمانده از هنر شمال باختری ایران در دوره آهن که مکان کشف آنها مشخص نیست، میتوان به تکوکی سفالی از یک بز کوهی جنگجو (تصویر 82)، تندیس مفرغی یک بز ایستاده (تصویر 83)، یک دسته ظرف نقره ای (تصویر 84) و یک پایه بخوردان از مفرغ (تصویر 85) اشاره کرد.
7. دوران هخامنشی، پارتی و ساسانی:
جامها و تکوکهای زرین بسیاری از دوره هخامنشی با سر بز یا قوچ در دست است (تصویر 86-88). شاید بهرهگیری پیشینیان از شاخ قوچ به عنوان ظرفی ابتدایی برای نوشیدن، سبب گردیده بعدها از فرم شاخ برای ساخت جام استفاده شود یا سرهای بز کوهی بر روی تکوکها نقش گردد. این کاربرد آذینی میتواند به نگهبانی آیینی بز کوهی از آب نیز وابسته باشد. بخش زیرین برخی از این تکوکها به سان نیم تنه بز کوهی است که روزنی در زیر گردن دارد (تصویر 89). این مکان را با انگشت شست میپوشاندهاند و به هنگام نیاز با برداشتن انگشت شراب را درون جامهای کوچکتر میریختهاند.
هنرمندان هخامنشی نماد بز کوهی و قوچ را برای آذین دسته کوزهها (تصویر 90 و 91) و لبه جامها (تصویر 92) نیز به کار بردهاند. نمونههای فلزی ظریفی از سر بز با شاخهای پیچان در این دوره به عنوان آذین یا دسته ظرف ساخته شده است (تصویر 93-95). از این بنمایه برای ساخت دستبند یا آرایههای پوشاک هم بهره بردهاند (تصویر 96 و 97).
دسته یک شمشیر هخامنشی تزیین زرینی به سان دو بز کوهی پشت به هم دارد (تصویر 98). بازنمایی این جانور را در هنر پازیریک هم میتوان دید (تصویر 99). استفاده از گردن آویزهای رنگارنگ ساخته شده از خمیر شیشه به سان سر قوچ احتمالا با کاربرد حفاظت در برابر قوای شر در دوره هخامنشی نیز رایج بوده است (تصویر 100 و 101).
وجود چند تکوک فلزی یا سفالی آراسته با نیم تنه بز کوهی از دوره پارتی نشان دهنده پایداری این سنت در هنر ایران است (تصویر 102 و 103).
ساسانیان هم جامهایی با نماد سر بز کوهی ساختهاند (تصویر 104و 105). یک بنمایه رایج بر روی بشقابهای سیمین ساسانی قوچی است که شال یا دستاری به گردن دارد و در کنار گیاه زندگی ایستاده است (تصویر 106 و107).
یکی از آثار ارزشمند هنری بازمانده از دوره ساسانی چنگالی سیمین است با دستهای به سان سر یک بز کوهی (تصویر 108).
منابع
برگرفته از کتاب “نشانه شناسی کهن الگوها در هنر ایران باستان و سرزمینهای همجوار” نوشته دکتر صدر الدین طاهری
- Vahdati, A. A., (2011), A Preliminary Report on a Newly discovered Petroglyphic Complex Near Jorbat, the Plain of Jajarm, Northeastern Iran
مطالب مرتبط در بلاگ هنداکو
نقش بز کوهی در اندیشه و هنر 6 تمدن باستانی
نقش بز کوهی در باور مردمان باستان همواره نشان دهنده خدایانی چون تموز، خنوم و آگنی بوده است. این مقاله به بررسی این کهنالگو در تمدنهای باستانی میپردازد .
اهمیت بز کوهی در باورهای ایران باستان
بز کوهی از انگارههایی است که در تاریخ همواره جایگاه محوریش را در هنر ایران حفظ کرده. این مقاله به بررسی چند باور باستانی درباره بز کوهی میپردازد.
نماد و نشانه شناسی کهن الگوها
روشهای نماد و نشانه شناسی و نیز بررسی چگونگی ارتباط آنها با کهن الگوها
عالی بود. سپاس از زحمتی که برای جمع آوری این مطالب کشیدید.
درود و سپاس از محبت شما، خوشحالیم که مطلب برای شما مفید بوده است.
بادرود وسپاس فراوان
که نماد وآثار تاریخی اشاعه میفرمایید
از این نسل امروزه برای تاریخ چه خواهد ماند
درود دوست گرامی
بسیار خرسندیم که مطلب برای شما مفید بوده است
درود و سپاس از شما
درود و سپاس از شما که وقت گذاشتید برای مطالعه و نوشتن نظرتون
ممنون مطالب و عکس ها بی نظیر بودند
درود به شما
بسیار خوشحالیم که مقاله مورد پسند شما قرار گرفته.