اهمیت بز کوهی در باورهای ایران باستان
بز کوهی نخستین جانور اهلی، در باور ایرانیان باستان به عنوان نگهبان و نیز نماد بهرام، ماه و کوه ستایش شده است.
بز کوهی از انگارههایی است که از غارنگارهها و صخره کندهای پیشا تاریخی تا امروز همواره جایگاه برجسته و محوریش را در هنر ایران حفظ کرده، تا جایی که میتوان گفت این نقش در هنر هیچ سرزمینی به اندازه ایران تکرار نشده است.
تصویر بز در کنار درخت زندگی از رایجترین نقشمایههای هنر خاور باستان به شمار میآید. این حیوان پرزور از دیرباز مظهر قدرت به شمار میرفته و همواره حیوان جلودار رمه بوده (پوپ، ۱۳۳۸: ۱۰). بز کوهی به سبب زندگی بر بلندای کوهساران و شباهت شاخهایش به هلال ماه نیز ستایش گردیده و او را در ارتباط با باران و باروری دانستهاند. شاخهای بز مظهر نیروی فراطبیعی، الوهیت، سلطنت، قدرت، پیروزی، فراوانی گله و محصول، زاد و ولد و باروری است (کوپر، ۱۳۷۹: ۲۱۸).
اهمیت بز کوهی در باورهای ایران باستان
1. نخستین جانور اهلی در ایران:
ارتباط انسان و بز کوهی در حدود یازده هزار سال پیش در امتداد رشته کوههای زاگرس در باختر ایران به گونه چشمگیری دگرگون شد. پژوهشهای تازه نشان میدهد بز کوهی که از دیرباز در این ناحیه شکار میشده، توسط ساکنان کوهپایههای زاگرس به تدریج اهلی و خانگی گردیده است.
زدر و هسه با مطالعه استخوانهای بزهای اهلی شده که در تپه گنج دره کرمانشاه یافت شدهاند، آثاری از کشتار انتخابی نرهای جوان و زنده نگهداشتن مادهها در حدود یازده هزار سال پیش را کشف کردند که مشابه رفتار یک دامدار امروزی با گلههای اهلی خود است .(Zeder, 2008: 12)
بدین ترتیب مدیریت رمه و پیشرفت تکنیکهای تولید خوراک، منبع غذایی پایداری را در اختیار کارورزان ساکن ایران نهاد و سبب گسترش جوامع انسانی در این اقلیم گردید. انسانی که برای زمانی بس دراز گردآورنده و جستجوگر خوراک بود، پس از این کشف تازه سبک زندگی بسیار متفاوتی را آغاز کرد. این جایگاه بنیادی میتواند مهمترین دلیل تکرار نقش بز کوهی در هنر ایران باشد.
بز کوهی در نوشتارهای اوستایی اهمیت بسیار دارد و آزا نامیده میشود. بندهش از پنج سَرده بز چنین نام میبرد: خربز، گوسپند، پازن، رنگ و پز (بندهش، بخش ۹، بند ۹۵). رَد و سرور بزها بز کوهی سپیدمو با سر فروهشته است (بندهش، بخش ۹، بند ۱۲۵
از سوی دیگر بز کوهی و قوچ از ابتدای اهلی سازی جانوران تا امروز پیش رو گلهها بودهاند، تبعیت رمه از بز پیش رو، مکان برجستهای برای او در اقتصاد دامپروری ایجاد میکند.
2.نماد ایزد بهرام:
هشتمین و نهمین تجلی ایزد بهرام، قوچ دشتی با شاخهای پیچ دار و بز کوهی نر با شاخهای تیز بوده است. در بهرام یشت آمده: «بهرام اهوره آفریده به کالبد قوچ دشتی زیبایی با شاخهای پیچ در پیچ به دیوان یورش میبرد» (بهرام یشت، کرده ۸، بند ۲۳).
سبب این نمادپردازی را میتوان خوی جنگنده بز کوهی حتی پس از اهلى شدن – در برابر فرمانبری گوسفند – دانست که با ایزد جنگجو و دلاور بهرام نزدیکی مییابد.
3. بز نگهبان:
در میان زیورهای آیینی لرستان، گردن بندهای مفرغی مارلیک، آویزهای شیشهای باختر ایران و حتی آثار دوره هخامنشی بارها نقش بز کوهی بهسان یک طلسم محافظ دیده میشود. قدرت باروری بز کوهی نر و ارتباطش با ایزدان برکت بخش میتواند سبب استفاده از این زیورها به ویژه برای زنان باشد.
شاید به همین سبب باشد که در اوستا آمده به مادرانی که فرزند مرده به دنیا آوردهاند باید شیر بز خورانده شود (وندیداد، فرگرد ۵، بند ۵۲). در اسطوره آفرینش ایرانی شیر بز سپیدمو خوراک مشی و مشیانه است (بندهش، بخش ۹، بند ۱۰۳).
4.نماد ماه:
شاخهای بلند و خمیده بز کوهی نزدیکترین تصویر به هلال ماه به شمار میرود.
در اوستا یکی از صفات ماه «سبزی رویاننده» است و ماه سرچشمه و ناظر بر زندگی و زایندگی بر زمین دانسته شده است. در آثار اوستایی – ودایی آمده است که رویش و نمو گیاهان، زایش و بالش مردم، نعمت و برکت و کاستی و فزونی آب، بستگی به ماه دارد و تخمه گیاهان و رویش در ماه است (رضی، ۱۳۷۱: ۱۲۹). به اعتقاد ایرانیان باستان ماه سرچشمه عسل بوده است و عسل عامل تطهیر کننده و نگهدارنده میوهها و حفاظت کننده از مرگ و میر پنداشته میشد. از اینرو ماه را نگهبان میوهها و گیاهان قلمداد کردهاند (ورمازن، ۱۳۸۳: ۱۸۱).
5. نماد کوه:
یکی از دلایل اهمیت بز کوهی نزد مردمان خاور باستان میتواند بلند پروازی و قله نشینی او باشد. بزها را انسان همواره در افراشتهترین تیغهها و قلهها و دشوارترین مسیرهای کوهستانی دیده است.
در نیرنگستان و دادستان دینیگ بز جانوری دانسته شده که شایسته قربانی برای خدایان است (118 :1908 ,Anklesaria). این توصیه نیز شاید به سبب جایگاه زندگی بز در کوهستانها باشد، زیرا کوه همواره نماد بزرگی و رفعت و جایگاه خدایان دانسته میشده است.
6. بز آسمانی (♑):
نماد دهمین برج در آبام گرد آسمانی جدی (بزغاله) است (اکرمی، ۱۳۸۰: ۲۹). این برج را بهسان بزی زانو زده و گاه با دمی چون ماهی تصویر میکنند.
منابع
برگرفته از کتاب “نشانه شناسی کهن الگوها در هنر ایران باستان و سرزمینهای همجوار” نوشته دکتر صدر الدین طاهری
- پوپ، آرتور اوپهام، (۱۳۳۸)، شاهکارهای هنر ایران، ترجمه پرویز ناتل خانلری، تهران: فرانکلین
- کوپر، جی. سی. (۱۳۷۹)، فرهنگ مصور نمادهای سنتی، ترجمه ملیحه کرباسیان، تهران: فرشاد
- Zeder, M. A., (2008), Domestication and early agriculture in the Mediterranean Basin: Origins, diffusion, and impact, Proceedings of the National Academy of Sciences.
- رضی، هاشم، (۱۳۷۱)، آیین مهر یا میتراییسم، تهران: بهجت
- ورمازن، مارتین، (۱۳۸۳)، آیین میترا، ترجمه بزرگ نادرزاد، تهران: چشمه. Anklesaria, T.D., (1908)
- اکرمی، موسی، (۱۳۸۰)، گاه شماری ایرانی، تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی
مطالب مرتبط در بلاگ هنداکو
نقش بز کوهی در اندیشه و هنر 6 تمدن باستانی
نقش بز کوهی در باور مردمان باستان همواره نشان دهنده خدایانی چون تموز، خنوم و آگنی بوده است. این مقاله به بررسی این کهنالگو در تمدنهای باستانی میپردازد .
نماد بز کوهی در آثار هنری ایرانیان باستان
این مقاله به بررسی کهن الگوی نماد بز کوهی در آثار به جا مانده از فرهنگهای ایران باستان میپردازد که به اشکال مختلفی چون کل و پازن، بز اهلی و قوچ نمود پیدا میکند.
نماد و نشانه شناسی کهن الگوها
روشهای نماد و نشانه شناسی و نیز بررسی چگونگی ارتباط آنها با کهن الگوها
بسیار مقاله جامعی تهیه کردید و به سوالاتم پاسخ دادید. ممنون از زحماتتون
درود زهرا خانم، ممنون از شما که وقت گذاشتید و مطالعه کردید و نظر خودتون رو با ما در میان گذاشتید.