نگاهی به نماد مار تیامت، واجت، نهبکا، آپپ، ششا، کالیا، اوروبوروس، مدوسا، مار اغواگر و دیگر مارهای اساطیری تمدنهای باستانی و تاثیر آن بر آثار هنری این مردمان.
نماد مار در اساطیر و هنر 5 تمدن باستان
نماد مار در اساطیر و هنر 5 تمدن باستان
نگاهی به مارهای اساطیری تمدنهای باستانی بینالنهرین، مصر، هند، یونان و سامی و تاثیر آن بر آثار هنری این مردمان
نماد مار بر کوزههای آب نشانگر همبستگیش با برکت و بارندگی و پاییدن آب است. دو مار پیچیده در هم را میتوان نمادی برای باروری دانست و انگاره ماری که دم خود را به دهان گرفته (اوروبوروس) اشارهای به زمان بیکرانه است. خدایان مارتن که نیمه مار – نیمه انسان نمایانده میشوند، از نمادهای رایج هنر عیلامی و اکدی هستند. خدایان مارگونی همچون تیامت، لخموو لخامو و نین گیش زیدا در میان رودان و رنهنوتت، کادِش، واجت، نِهِبکا و مِرتسهگر در مصر پرستیده میشدند. هندوان ماران ناگا را مقدس میدانستند و برای یونانیان مار نماد نگهبان و شفابخش داشت.
اما در دوره تاریخی پس از تنزل مقام خدای بانوان و رواج پرستش خدای نرینه، به ویژه در میان سامیان و آریاییها مار جایگاهی شیطانی مییابد و با نیروهای پلید اهریمنی همبسته میگردد.
نماد مار در اساطیر و هنر تمدنهای باستان
1.میانرودان:
از ارپاچیه، دوره حلف (هزاره ۶ پ.م) تکه سفالی یافت شده که نماد ماری چنبره زده بر آن دیده میشود (تصویر 1). از کهنترین نمونههای ایزدبانوان با سر مار، پیکرکهای دوره عبيد (هزاره ۵ و ۴ پ.م) است (تصویر 2).
تیامِت:
در اسطورههای آفرینش میان رودانی خدایان ابتدایی با اندامی مارگون پدیدار میشوند. تیامت، اقیانوس آغازین آبهای شور و نخستین مادرخدای آفریننده، در اساطیر سومری با نماد ماری بزرگ جلوهگر میشود. اسطوره آفرینش بابلی «انومه اليش» اشاره دارد که فرزندانی به شکل مار نیز از تیامت زاده میشوند .(Jacobsen, 1968: 104)
لخمو و خامو نخستین فرزندان تیامت بودند که از آن دو خدایان بعدی زاده شدند. آنان نیز ایزدانی هستند که گاه چون زوجی مارگون وصف میشوند .(Jordan, 2002: 180)
نینگیشزیدا:
دیگر خدای مارگون میان رودانی نینگیشزیدا فرمانروای دنیای زیرزمین در اساطیر سومری است. تصویر او بر گلدان لاگاش از ۲۱۰۰ پ.م (تصویر 3) کهنترین نمونه دو مار پیچیده دور یک محور به شمار میرود (47:1900,Price).
نقشی که مار در داستان گیلگمش بازی میکند نشان از باور مردمان میان رودان به نیروهای افسانهای این موجود دارد. هنگامی که گیلگمش خسته از راه دشواری که برای یافتن گیاه زندگی پیموده به خواب میرود، مار از راه میرسد و گیاه را میبلعد. بنابراین زندگی جاوید نصیب مار و مرگ سهم انسان میگردد.
ظرفی با کتیبه اینانا و نماد مار را که از نیایشگاه اینانا در نیپور یافت شده و پیشتر بدان اشاره شد، به سبب همسانی کامل با نمونههای پرشماری از جیرفت، باید ساخت آن منطقه دانست (تصویر 4).
بر ظرفی از سنگ صابون که در خفاجه يافت شده شخصی در میان دو شیر ماده ایستاده و در هر دست خود ماری را نگه داشته است (تصویر 5). در سوی دیگر انسانی بر روی دو گاو نر نشسته و خطهای مواج نشانگر آب جاری را در دست گرفته است. به سبب ایستادن انسان مار به دست بر پشت شیر میتوان او را خدای بانوی باروری و آبها دانست، زیرا نمونههای بسیاری از ایستادن یا نشستن ایزدبانوان بر پشت شیر در هنر خاور باستان دیده میشود (طاهری، ۸۳:۹۱ ). بودن گاوها و جریان آب این فرض را نیرو میبخشد. به دلیل همسانیهای بسیار فنی و هنری، این ظرف را نیز میتوان از آثار جيرفت دانست که به دربار سومر فرستاده شده است.
بر روی بسیاری از مهرهای میان رودانی ارتباط ایزدان و خدای بانوان با مار دیده میشود. بیشتر این نمادها را در سه بخش میتوان دسته بندی کرد:
- انسان مارتن
- انسان مار به دست
- انسان نشسته یا ایستاده بر مار
بر روی مهری از تل اسمر بازمانده از ۲۳۰۰ پ.م برخی از خدایان سومری بر روی زورقی به سان مار ایستادهاند (تصویر 6). این مهر شاید نشانگر داستان سیل بزرگ در اساطیر سومری باشد.
بر یک مهر اکدی دیگر ایزدبانویی که بر شیر ایستاده، باهر دست خود سه مار را گرفته است (تصویر 7). یک مهر اکدی نیز انسان – ماری را در برابر سه خدای دیگر تصویر میکند که پاهای یکی از آنها به مار بدل شده (تصویر 8). مهر دیگری نماد مار را در کنار دو ایزد نشسته در دو سوی درخت مقدس نشان میدهد (تصویر 9). برخی از پژوهشگران این تصویر را با داستان فریفته شدن آدم و حوا به دست مار مرتبط دانستهاند.
روی برخی از مهرهای اکدی با خدای مارتنی روبرو میشویم که گاه کلاه شاخدار بر سر دارد، در برابرش آتشدانی نهادهاند، شاخه گیاهی به دست گرفته است و پرستشگرانش روبروی او به نیایش ایستادهاند (تصویر 10-11). این مهرها همسانی بسیاری با نمونه های عیلامی همزمان خود دارند.
شمار بسیاری از این گونه مهرها از دوره اکدی در دست است. شاید دارنده مهر بر این باور بوده که در پناه چنین نقشی میتواند خود را از خشکسالی دور بدارد (بیانی، ۱۳۷۵: ۷۷).
ایزدبانو ایشتاران و نیراح:
بر دیوارهای نیایشگاه ایزدبانو اینانا در اوروک از ۱۴۰۰ پ.م مارهایی در میان خدایان تصویر شدهاند (تصویر 12). نماد مار همواره در کناره کودوروها نقش میشود. بر روی کودوروهای بابلی که در بابل، سیپار و شوش يافت شده، مار شاخدار به گونه کمربندی در یکسوی سنگ از پایین به بالا در حرکت است (تصویر 13-18).
این نماد مار ممکن است ایشتاران ایزدبانوی شهر در در کرانه خاوری دجله یا نیراح مارخدای همکار او باشد. ایشتاران را شارات دری (شهبانویدِر) نیز مینامیدهاند و پرستش او از ۳۰۰۰ تا ۱۰۰۰ پ.م در میان رودان رایج بوده است (33 :1997 : Finkel & Geller).
تغییر ساختار مادرمرکز به پدرمرکز در پیش از تاریخ، گاه به سبب یورش بیابان گردانی بوده که پس از پیروزی بر یکجانشینان و دست یافتن به سرزمین و پیشرفتهای آنان، باورها و کیشها و خدایان خود را رایج کردهاند.
این دوران گذار را میتوان با نشستن یک خدای نرینه به جای یک مادرخدای آغازین در جایگاه ریاست خاندانهای ایزدی هم زمان دانست، برای نمونه نشستن مردوک به جای تیامت در میان رودان، هومبان به جای پینیگیر در عیلام، سه مهادوه (برهما، ويشنو، شیوا) به جای پریتیوی ماتار در هند، اورانوس به جای گایا در یونان و… (طاهری،۱۵:۱۳۹۳ ).
از این رو شاید بتوان پیروزی نهایی ایزد مردوک (نماد مردانگی) بر خدای بانو تیامت را داستانی دانست که در دوره نشاندن ایزدان به جای مادرخدایان در راس هرم ادیان شرقی شکل گرفته است.نماد مار نیز در همین دوران چهره ای اهریمنی مییابد. مهری نوآشوری از سده نهم پ.م این رخداد اساطیری را به تصویر کشیده است (تصویر 19).
2. مصر:
از دوران پیش از سلسلهها در مصر تندیسهای زنانهای با سر مارگون به دست آمده که شاید نشانگر ایزدبانوی مورد پرستش در آن دوران باشند، از جمله نمونهای از تپه معماریه (نیمه دوم هزاره چهارم پ.م) که سر و دستانی به سان مار دارد (تصویر 20).
بر اساس اسطورههای کیهان آفرینی مصری، ابتدا در تاریکی اقیانوس بیکرانهای از آب ساکن به نام نون وجود داشت. مصریان باستان همیشه از این بابت در هراس بودند که مبادا نون از آسمان به زمین سقوط کند. هنگامی که این زوال خدایان رخ دهد تنها بازماندگان آن آتوم و اوزیریس به شکل مار خواهند بود (ویو،۸:۱۳۸۱).
مصریان در دوره پادشاهی میانه کادش (قِتِش) ایزدبانوی کنعانی را در دین خود پذیرفتند. او همواره ایستاده بر پشت شیر و با مارهایی در دست تصویر میشود (تصویر 21-22).
رِنهنوتِت:
در مصر ایزدبانو رنه نوبت به صورت نماد نیمه مار – نیمه انسان ظاهر میشد (هال، ۱۳۸۰: ۹۸). او خدای بانوی ناظر بر خوراک و خرمن بود که مصریان برای پربرکت شدن محصول کشاورزی نیایشش میکردند (103 :2003 ,Pinch). رنه نوتت را به سان زنی با سر مار تصویر میکردند (تصویر 23).
در برخی از مجموعههای گورستانی مصری مثل مقبره زوسر در سقاره، ردیفی از نماد مارهای کبرای نگهبان از سنگ تراشیده شده (تصویر 24).
واجت:
واجت (به معنای سبزفام یا به رنگ پاپیروس) دیگر خدای بانوی مصریان باستان بود که به سان ماری چنبره زده بر روی تاج سرخ مصر پایین قرار داشت (268 :1963 , Erman & Grapow). او به عنوان پشتیبان دلتای نیل و سرزمین مصر پایین و نگهبان فرعون برای دورانی دراز در مصر پرستیده شده است. آنها راه شیری را در آسمان نشانی از واجت میدانستند. او در کنار بسیاری از دیگر خدایان مصری چون هوروس و نخبت تصویر شده است (تصویر 25-26).
نقش او در کنار نخبت یکی از نامدارترین نمادهای مصری به نام چشم رع یا چشم هوروس را شکل میدهد (تصویر 27). همنشینی این نماد با کرکس نخبت (نماد مصر بالا) نشانه پیوستگی دو بخش مصر است. اورااوس یکی دیگر از نمادهای همبسته با واجت بود که به عنوان نشانی شاهانه بر تاج خدایان یا سیماچه فرعون قرار میگرفت (تصویر 28-29).
نِهِبکا:
نِهِبکا در دین مصریان باستان، نماد مار دو سری بود که پس از مرگ از «کا» و «با» (روان مردگان) پاسداری میکرد. او گاهی چون ماری دوسر و گاه با بال تصویر گردیده است (تصویر 30).
آپِپ:
در دوران پادشاهی نو داستانی ساخته شد درباره ماری سترگ به نام آپپ که در جهان زیرزمین جای دارد. شبها وقتی رع با زورقش خورشید را از افق پایین میبرد آپپ با او به جدال برمیخاست (تصویر 35). این نبرد تا صبح گاه و برآمدن دوباره خورشید ادامه داشت. مصریان در آن زمان سبب خورشید گرفتگی را هجوم آپپ در روز به قایق رع میدانستند (49 :1995 ,Assmann)
از آنجایی که نماد مار پیش از آن همواره در اندیشه مصری جایگاهی مقدس و برکت بخش داشته، افزودن این داستان به اساطیر مصریان را میتوان حاصل ارتباط آنها با اقوام سامی یا آریایی دانست که مار را موجودی اهریمنی میپنداشتند.
۳. هند:
ساکنان دراویدی دره سند در هزاره سوم پ.م کشاورز بودند و ایزدانی را نیایش میکردند که به گونهای با باروری و حاصلخیزی پیوند داشتند. آثار یافت شده از هاراپا و موهنجودارو نشان میدهد که آنان ایزدبانوی مادر را میپرستیدهاند (ایونس، ۱۳۷۳: ۱۴). برخی از پیکرکهای خدای بانوان یافت شده از دره ایندوس مارهایی پیچیده به دور بدن یا در دستانشان دارند (تصویر 36-37). بر مهرهایی از این دوران خدا یا پهلوانی دیده میشود که دو مار بزرگ را در دستان خود نگه داشته است (تصویر 38).
در میان آثار دره سند مهر خاصی وجود دارد که از سر دو مار ساخته شده و این رمز ویژه کهنترین مردم تاریخی هند، یعنی ناگههای مارپرستی است که چون آریاییهای مهاجم به هند رسیدند استانهای شمالی را در تملک آنها یافتند (دورانت، ۱۳۶۵ : ۴۵۹). آنها خدای ماری را که به صورت نیمه مار – نیمه انسان ظاهر میشود، پرستش مینمودند (دورانت، ۱۳۶۵: ۴۵۶).
شِشا:
ناگا (زنانه: ناگای یا ناگینی) در سانسکریت برای اشاره به مار و گاه مار کبرا به کار میرود (234 :2000 ،Elgood) . این نام در سراسر تاریخ اساطیری هندوان به چشم میخورد. دو ناگای به هم پیچیده (تصویر 39) مظهر آبهای بارورشده هستند (کوپر، ۱۳۷۹: ۳۳۵).
شِشا از ناگاهای نامدار است که تمام کیهان را با سرهای فراوانش به هم پیوسته نگاه داشته و با همه دهانهایش ویشنو را نیایش میکند(300 :2007 ،Jones). او را به سان سریری تصویر میکنند که ویشنو بر آن در کنار لاکشمی آرمیده است (تصویر 40).
ماناسا و واسوکی:
ایزدبانو ماناسا که او را نیز پیش آریایی میدانند همانند بسیاری از دیگر خدای بانوان باستانی، اهدا کننده باروری و حاصلخیزی است و با نماد مارهایی در دست نمایان میشود (196 :2003 ,Dowson). برادر او واسوکی پادشاه ناگاها و مار نابودگری است که به شیوا خدمت میکند (300 :2007 ,Jones).
اِهی:
تبدیل نماد مار به نیرویی اهریمنی سرانجام در هند نیز با ورود آریاییان رخ میدهد. اژی اوستایی در ریگودا اهی نامیده شده که در کوه مسکن دارد و دیوان را به یاری خود میطلبد. او با هزاران حلقه و پیچ و تاب بر فراز قله کوه راه ابرهای باران زا را میبندد و عامل خشکسالی است. ایندره نیرومند با این مار نبرد کرده او را میکشد. در وداها ويشوهروبه نیز اژدهایی سه کله است که گاوها را میرباید (دوستخواه، ۱۳۷۱: ۹۱۱).
کالیا:
در بهاگاواد پورانا آمده ماری سترگ به نام کالیا در رود يمنا زندگی میکند که از زهرش هیچ جانور یا گیاهی در امان نیست. ویشنو در کالبد کریشنا با این مار در میآویزد (تصویر 41) و او را شکست میدهد (168 :2001 ,Coomaraswamy)
با این وجود هندوان هنوز هم نماد مار را در قالب نگهبان ارزش مینهند. تندیسهای بسیاری ساخته شده که بودا را در سایه ماری که بالای سر او چنبره زده در حال مراقبه نشان میدهد (تصویر 42).
۴. یونان:
مرکز زندگی دینی مینوسی در مکانهای مقدسی چون غارها و بیشهها قرار داشت، و خدایان بزرگشان زنانه بودند (جنسن، ۱۳۶۸: ۷۰). در کرت نماد مار بسیار شاخص بود و شواهدی از پرستش مار توسط مردمان کرت در دست است. ایزدبانوی بزرگ پشتیبان خانواده با مارهایی در دست تصویر میشد (تصویر 43-44). پیکرههای ایزدبانوی ماری مانند پیکره به دست آمده از كنوسوس، گاه به قدری کوچکند که فقط به عنوان طلسم میتوانستهاند به کار آیند (گاردنر، ۱۰۷:۱۳۷۴)
برهنگی سینههای برجسته آنها را رمزی از باروری و برکت دانستهاند، اما بر پایه نوشتههای هومر و هرودوت شاید این امر نشانهای از سوگواری باشد (171 :2011 ,Bonney). در کرت نماد مار به ندرت یافت میشود و آیین پرستش مار باید از سرزمینی دیگر بدانجا راه یافته باشد. شکل مخروطی هیکل خدای بانو، پستانهای درشت و ابروان کمانیش نشانگر ریشه این پیکرهها در هنر میان رودان است (جنسن، ۷۰:۱۳۶۸).
بر روی یک جواهر میسنی، ایزدبانویی با سینه برهنه دو مار را چون تاجی بر بالای سر نگاه داشته است (تصویر 45). نماد مار پیچان بر روی سفال و ساخت ظروفی به شکل مار چنبره زده نیز در هنر میسنی رایج است (تصویر 46-47).
سنت کهن ایرانی و میان رودانی نماد مارهای پیچان بر لبه یا گرد کوزهها به یونان نیز راه مییابد. این نماد مارها را میتوان بر روی بسیاری از آمفوراها در سدههای ۸تا۶ پ.م بازیافت (تصویر 48-49).
آسکلپیوس در اساطیر یونان خدای پزشکی و درمان است که به دور چوب دستی او ماری پیچیده (62 :1996 ,Grimal). این مار پیچان به گرد عصا امروز به نمادی برای داروخانه ها بدل شده. این مساله سبب شده افرادی به اشتباه واژه پارسی بیمار را کسی که مار ندارد معنی کنند. بیمار احتمالا از بن ویمان (پهلوی: دور از خانه) آمده که برای بیماران روانی به کار میرفته که در مکانی بیرون از شهر جا داشتهاند. بیماران جسمی را دردمند یا ناخوش میگفتهاند. مار با دختر او هُگیایا ایزدبانوی داروها نیز همراه است (تصویر 50). دیگر خدای یونانی هرمس نیز چوب دستی دارد به نام کادوسیوس (ت 51) که دو مار به دور آن پیچیدهاند (493 :1996 ,Liddell et al).
اوروبوروس:
دیگر نماد همبسته با مار، اوروبوروس (یونانی: مار دمخوار) است که به سان ماری تصویر میشود که به گرد دایره ای حلقه زده و دم خود را فرو بلعیده.
این نماد اصالتا مصری است و با معنای خودپژواکی، درونگرایی یا خودباززایی به کار میرود و اشاره به حرکتی مداوم و ابدی دارد. نقش اوروبوروس را یونیان و رمیها غالبا بر روی نگین انگشتری حک میکردهاند (تصویر 52).
در افسانه یونانی کادموس، آرس خدای جنگ مار مقدسی را به نگهبانی از چشمه آب گمارده است. کادموس با او میجنگد (تصویر 53) و به پادفره این گناه هشت سال با خدمتکاری برای آرس مجازات میشود (90 :1992 ,Wilkes).
لادون:
در اسطورههای هراکلس و جیسون به ماری به نام لادون (تصویر 54-55) بر میخوریم که در باغ هسپریدس نگهبان درخت سیب طلایی است (1959:172,Kerenyi). نگهبانی از آب، درخت یا گنج ویژگی کهن ماران اسطورهای است که در اندیشه یونانی نیز دیده میشود، اما تصمیم قهرمان به جدال با مار نگهبان در این داستانها از کمرنگ شدن جایگاه قدسی ماران خبر میدهد.
مدوسا:
همزمان با سقوط مار در تمدنهای دیگر مدوسا (که نام او نیز معنای نگهبان و محافظ دارد و از ایزد بانوان کهن یونانی در هزاره دوم پ.م بوده) نیز برای یونانیان شخصیتی کاملا اهریمنی مییابد. بر سر این زن مارها چون گیسوانی رستهاند و با نگاهش هر جنبندهای را به سنگ بدل میکند (تصویر 56). پایان داستان او بریده شدن سرش به دست پرسیوس است (تصویر 57). گریوز ریشه این اسطوره را يورش گروهی از هلنیهای پدرمرکز به نیایشگاه ایزدبانوی مار میداند (17 :1955 ,Graves).
5. نوشتارهای سامی:
در اندیشه و اساطیر دینی سامیان، نماد مار نکوهیده است که به یاری شیطان بر میخیزد تا آدم و حوا را در بهشت به سرپیچی از فرمان خداوند اغوا نماید (تصویر 58). او به حوا میآموزد با خوردن میوه منع شده درخت آگاهی، همچون خدایان توان تشخیص نیک از بد را بیابد (پیدایش، باب سوم، ۵۳).
«پس خداوند خدا به مار گفت: چون که این کار کردی، از جمیع بهایم و از همه حیوانات صحرا ملعونتر هستی. بر شکمت راه خواهی رفت و تمام ایام عمرت خاك خواهی خورد، و عداوت در میان تو و زن و در میان ذریت تو و ذریت وی میگذارم. او سر تو را خواهد کوبید و تو پاشنه وی را خواهی کوبید»
در برخی نوشتارهای یهودی زنی به نام لیلیث حضور دارد که همزمان با آدم و از یک خاک آفریده شده (در قیاس با حوا که در روایت کتاب مقدس از دنده چپ آدم آفریده شده و ماهیتی فروتر از وی دارد). او همسر نخست آدم پیش از حوا است اما از آنجایی که حاضر به فرمان برداری از آدم نیست، او را ترک میکند (220 :1999 ,Kvam et al). لیلیث در برخی از متون مار پیچان لقب گرفته (اشعيا،۱:۲۷) و حتی در سدههای میانه گاه همان ماری دانسته شده که حوا را در بهشت میفریبد.
ترکیب مار با ليليث را میتوان در نقش برجسته وسوسه در کلیسای نوتردام دید (تصویر 59). اتصال مار با نیروی زنانهای که از فرودستی مردان سر می پیچد در این اسطوره، یادآور ارتباط ماران اساطیری با ایزدبانوان و قداست مار در میان جوامع مادرمرکز باستانی است.
منابع
برگرفته از کتاب “نشانه شناسی کهن الگوها در هنر ایران باستان و سرزمینهای همجوار” نوشته دکتر صدر الدین طاهری
- Jacobsen, Thorkild, (1968), The Battle between Marduk and Tiamat, Journal of the American Oriental Society, 88.
- Jordan, Michael, (2002), Encyclopedia of Gods, London: Kyle Cathie Limited.
- Price, Ira Maurice, (1900), Notes on the Pantheon of the Gudean Cylinders, The American Journal of Semitic Languages and Literatures, Vol. 17, No. 1.
- طاهری، صدرالدین، (۱۳۹۱)، کهن الگوی شیر در ایران، میان رودان و مصر باستان، مجله هنرهای زیبا، شماره ۴۹
- Finkel, Irving L., (Ed.), Markham J. Geller, (1997), Sumerian Gods and their Representations, Cuneiform Monographs 7, Groningen: Styx.
- طاهری، صدرالدین (۱۳۹۳)، ایزدبانوان در فرهنگ و اساطیر ایران و جهان، تهران: روشنگران و مطالعات زنان
- ويو، ژ، (۱۳۸۱)، اساطیر مصر، ترجمه ابوالقاسم اسماعیل پور، تهران: کاروان.
- هال، جیمز، (۱۳۸۰)، فرهنگ نگارهای نمادها در هنر شرق و غرب، ترجمه رقیه بهزادی، تهران: فرهنگ معاصر.
- Pinch, Geraldine, (2003), Egyptian mythology: a guide to the gods, goddesses and traditions of ancient Egypt, New York: Oxford University Press.
- Erman, Adolf, Hermann Grapow, (1963), Wörterbuch der ägyptischen sprache, Berlin: Akademie-Verlag,
- Hart, George (2005), The Routledge dictionary of Egyptian gods and goddesses, London: Routledge.
- Assmann, J. (1995), Egyptian Solar Religion in the New Kingdom, London: Routledge.
- ایونس، ورونیکا، (۱۳۷۳)، اساطیر هند، ترجمه باجلان فرخی، تهران: گلشن.
- دورانت، ويل، (۱۳۶۵)، تاریخ تمدن، ترجمه احمد آرام و دیگران، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی
- Elgood, Heather, (2000), Hinduism and the Religious Arts, London: Cassell.
- کوپر، جی. سی. (۱۳۷۹)، فرهنگ مصور نمادهای سنتی، ترجمه ملیحه کرباسیان، تهران: فرشاد
- Jones, Constance, (2007), Encyclopedia of Hinduism, New York: Infobase Publishing
- Dowson, John, (2003), Classical Dictionary of Hindu Mythology and Religion, Geography, History, Montana: Kessinger Publishing.
- دوستخواه، جلیل، (۱۳۷۱)، اوستا: کهن ترین سرودها و متن های ایرانی، تهران: مروارید.
- Coomaraswamy, Ananda K., (2001), Myths and Legends of the Hindus and Bhuddhists, Kolkata: Advaita Ashrama
- جنسن، ۵. و.، (۱۳۶۸)، تاریخ هنر، ترجمه پرویز مرزبان، تهران: کتیبه
- گاردنر، هلن، (۱۳۷۴)، هنر در گذر زمان، ترجمه محمد تقی فرامرزی، تهران: نگاه.
- Bonney, Emily M., (2011), Disarming the Snake Goddess: a Reconsideration of the Faience Figurines from the Temple Repositories at Knossos, Journal of Mediterranean Archaeology, 24.2.
- جنسن، ه. و.، (۱۳۶۸)، تاریخ هنر، ترجمه پرویز مرزبان، تهران: کتیبه
- Grimal, Pierre, (1996), The Dictionary of Classical Mythology, New Jersey: Wiley-Blackwell.
- Liddell, Henry George, Robert Scott, Henry Stuart Jones, and Roderick McKenzie, (1996), Greek-English Lexicon, Oxford: Oxford University Press.
- Wilkes, J. J., (1992), The Illyrians, New Jersey: Blackwell Publishing
- Kerenyi, Karl, (1959), The Heroes of the Greeks, London: Thames & Hudson.
- Graves, Robert, (1955), The Greek Myths, London: Penguin Books.
- Kvam, Kristen E., Linda S. Schearing, Valarie H. Ziegler, (1999), Eve and Adam: Jewish, Christian, and Muslim readings on Genesis and genderby, Indiana University Press.
مطالب مرتبط در بلاگ هنداکو
نماد مار در اساطیر و هنر 5 تمدن باستان
نقش مار در هنر باستانی فلات ایران
نگاهی به کهن الگوی نقش مار که جایگاهی قدسی و حفاظتگر به عنوان خدایبانوی باروری و فراوانی در اندیشه ساکنان باستانی فلات ایران داشته است.
مار در اندیشه و اساطیر ایران باستان
بررسی اساطیری مار که با نامهایی چون ماربردار، اژدهای دو سر، گرزه دم سیاه، زهرابهدار بیشهای، ماراندوش، ماربانک، مار سگ نما، مار شیبا و اژیدهاکه در باورهای کهن شناخته میشود.