مار در اندیشه و اساطیر ایران باستان
بررسی اساطیری مار که با نامهایی همچون مار پردار، اژدهای دو سر، گرزه دم سیاه، زهرابهدار بیشهای، ماراندوش، ماربانک، مار سگنما، مار شیبا و اژیدهاکه در باورهای کهن شناخته میشود.
مار در بیشتر تمدنهای پیش از تاریخ با باروری همبسته بوده است. پیکره بسیاری از ایزدبانوان برکت خیزی با ماری پیچیده به دور بدن یا در دستان آنها ساخته شده و تصویر این نماد بر صخرهها، دروازهها و ظرفها نشان از جایگاه ویژه مار در اندیشه کهن دارد. پوست اندازی سالانه مار برای مردمان جهان باستان پندار بیمرگی این موجود را برساخته، و در بسیاری از فرهنگها مار را همبسته با داروها و درمان میدانستهاند. گاهی نیز مار به سان نگهبان به دور گیاه مقدس یا گرد عصای خدایان پیچیده است.
اما به نظر میرسد این دیدگاه در دوره تاریخی دگرگون شده و مار در ایران و سرزمینهای همجوارش چهرهای اهریمنی یافته. پیجویی تغییرات بنیادینی که طی هزارهها در فهم این کهن الگو رخ داده نشانی است بر پایدار نبودن نمادها و امکان دگرگونه شدن معانی آنها در گذر زمان.
مار در اندیشه و اساطیر ایران باستان
مار در ادیان دوره تاریخی ایران جایگاهی اهریمنی یافته است. ریشه نام این جانور شاید ماره سانسکریت به معنی میراننده و مئریا در زبان اوستایی به معنی تباه کننده باشد. بندهش مار را از خرفستران و آفریده اهریمن میداند که نمونههایی دارد چون مار پردار، اژدهای دوسر و هفت سر، گرزه دم سیاه، گرزه کوتاه، زهرابهدار بیشهای، ماران دوش و… (بخش نهم، بند ۱۴۳).
در توصیف مار پردار آمده: «اگر سایه بر کسی از مردم افکند میرد. دادار باز سپید را برای از میان بردن آن مار آفريده» (بندهش، بخش نهم، بند ۱۴۶).
وندیداد گونههای دیگری از مار را نیز نام میبرد: مار بانک یا مار سگ نمای که روی بخش پسین تن خود مینشیند (فرگرد چهاردهم، بند ۵) و مار شیبا یا مار تندخزنده (فرگرد هجدهم، بند ۶۵).
در متون پارسی نیز به نام مار شیبا و مار گرزه اشاره شده:
«سر دیوار او پر مار شیبا
جهان از زخم آنها ناشکیبا» «فخرالدین اسعد گرگانی»
بدی مار گرزه است ازو دور باش
که بد، بدتر از مار گرزه گزد» «ناصرخسرو»
در ششمین هزاره اوشیدرماه آن دروج از تخمه را که مار است با دیگر خرفستران نابود کند (بندهش، بخش هجدهم، بند ۲۱۹).
اوستا اژی (مار) را چنین توصیف میکند: «آن دیو بسیار زورمند دروج، آن دروند آسیب رسان جهان، آن زورمندترین دروجی که اهریمن برای تباه کردن جهان اشه به پتیارگی در جهان استومند بیافرید» (یسنا، هات ۹، بند 8). برپایه وندیداد از جمله شرطهای پذیرش توبه و طلب آمرزش برای گناهان بزرگ، کشتن مار است (فرگرد چهاردهم، بند ۵).
در مینوی خرد گرشاسب سام برای کشتن مار شاخدار ستایش شده (پرسش ۲۶، بند ۵۰).
اژیدهاکه را اوستا اژدهای شاخدار، کشنده اسب و کشنده مرد، آن زهرآلود زرد رنگ که زهرش به بلندای نیزه ای روان است وصف میکند (زامیادیشت، کرده ششم، بند ۴۰). این اژدها از زبان گرشاسب چنین تصویر شده: «… که دندانش به اندازه بازوی من بود و گوشش به اندازه چهارده نمد و چشمش به اندازه گردونهای و شاخش به بلندی شاخهای. نیم روز بر پشت او تاختم تا سرش را به دست آورم و گرزی بر گردنش زدم و بکشتمش. اگر آن اژدها را نکشته بودم همه جهان اورمزد را نابود کرده بود (سوتکرنسک، کتاب نهم دینکرد).
از آنجایی که بر پایه همین یشت گرشاسپ پیش از نبرد با اژدها بر روی زهری که از دهان او جاریست در آوندی آهنین خوراک میپزد، به نظر میرسد این اژدها تصویر جانمند شده کوه آتشفشان است. در نگارگری دوره اسلامی نیز معمولا اژدها با آتشی که از تنش زبانه میکشد بازنمایی میشود (تصویر 1).
ضحاک در شاهنامه نیز برگرفته از اژیدهاکه است و مار بر شانه دارد، فریدون او را فرو میکوبد و به بند میکشد.
منابع
برگرفته از کتاب “نشانه شناسی کهن الگوها در هنر ایران باستان و سرزمینهای همجوار” نوشته دکتر صدر الدین طاهری
بلاگ هنداکو
نماد مار در اساطیر و هنر 5 تمدن باستان
نگاهی به نماد مار تیامت، واجت، نهبکا، آپپ، ششا، کالیا، اوروبوروس، مدوسا، مار اغواگر و دیگر مارهای اساطیری تمدنهای باستانی و تاثیر آن بر آثار هنری این مردمان.
نقش مار در هنر باستانی فلات ایران
نگاهی به کهن الگوی نقش مار که جایگاهی قدسی و حفاظتگر به عنوان خدایبانوی باروری و فراوانی در اندیشه ساکنان باستانی فلات ایران داشته است.
نماد و نشانه شناسی کهن الگوها
روشهای نماد و نشانه شناسی و نیز بررسی چگونگی ارتباط آنها با کهن الگوها
بسیار عالی بود ،بویژه در بخش استناد به متون کهن ایران زمین
درود دوست گرامی
بسیار خرسندیم که مطلب برای شما مفید بوده است