9 گاو اساطیری در ایران باستان
نگاهی به چند گاو اساطیری همچون گاوش، ایوک داد، برمایه، سریشوک و … که در باورهای ایرانیان باستان نقش مهمی داشتند.
گاو از مهمترین جانورانی است که انسان توانسته اهلی کند. تا جایی که میتوان گفت بهرهگیری از گاو اهلی شده سرنوشت جوامع انسانی را دستخوش تفاوتهای بسیاری ساخته است. نخستین نمونههای گاو اهلی ده هزار سال پیش در آناتولی و شمال میان رودان و اندکی پس از آن در کوهپایههای زاگرس پدیدار می شوند (12 :2008 ,Zeder).
البته پیش از آن نیز گاو وحشی یکی از منابع غذایی ارزشمند انسان بوده. وابستگی انسان به گاو وحشی را میتوان با نگاهی به نقاشیهای غارهای پیش از تاریخی در سراسر جهان دریافت.
گاو در اندیشه و نوشتارهای ایرانی
1. گاوش
یشتی با هفت کرده و ۳۳ بند برای گاوش ایزدبانوی نگاهبان چارپایان سروده شده، نام دیگر او درواسپ است یعنی «دارنده اسبان درست» (پورداوود، ۱۳۵۶: ۳۷۴).
او در گاوش یشت” توانای مزدا آفریده اشون پناه بخش” نامیده شده (کرده 1، بند ۵)، و نیز نیرومند برزمند پاداش دهنده درمان بخش (کرده1، بند ۲). او دارنده اسبان زین کرده و گردونههای پرتکاپو با چرخهای خروشان است (کرده ۳، بند ۱۲)
گاوش در گاتاها برخوردار از صفات ویژهای است. او روح دارد، در شکایت به اهورامزدا روی میآورد و اهورامزدا خود نگران سرنوشت و سلامت اوست و خداوند اشو زرتشت را به پرستاری او میفرستد.
در هات ۳۲ یسنا به کسانی که گاو را با فریاد و شادمانی قربانی میکنند نفرین فرستاده میشود و در هات ۳۳ به کسی که با کوشش از گاوان پرستاری کند نوید بهشت داده میشود.
آن کس پیام دین را از بین میبرد که میگوید: گاو و خورشید بدترین چیزهایند (یسنا، هات ۳۲، بند ۱۰). مزدا اینان را بدین کنش بد متهم میکند که با سخنان قهرآور خود زندگی گاو را نابود میکنند (یسنا، هات۳۲، بند ۱۲)
ستایش گاو پاک سرآغازی است بر ستایش آب (وندیداد، فرگرد ۲۱). در یک اسطوره کهن از ابری که به سان گاو در آمده است باران فرو میبارد (اورمزد و اهریمن، بند ۱۲۲)
2. ایوَک داد (گاو نخستین)
در بسیاری از اساطیر حیوان نخستین باید برای باروری و آفرینش فدا شود (یونگ، ۱۳۷۸: ۳۷۵). قربانی گاو نخستین، در اساطیر اوستایی برکتزا و آفریننده است. بر پایه کتابهای دینی پهلوی به ویژه بُندَهش و زادسپرم و دادستان دینیك و دینکرد میتوان این گونه برداشت کرد که کیومرث و گاو نخستین به نام ایوك داد از خاك درست شدند. گاو در ساحل راست رودخانه داییتی و کیومرث در ساحل چپ آن آفریده شد.
در زادسپرم و پشت هفتم و سیروزه دوم این گاو را ماده، سپید و نورانی، همچون ماه وصف کردهاند، گاو و کیومرث تا سه هزار سال در آرامش بودند.تا آنکه در یورش اهریمن، در کنار رود داییتی، زار و بیمار شد و از بین رفت. به سبب داشتن سرشت گیاهی، از اندامهای این گاو ۵۵ گونه غله و ۱۲ گونه گیاه شفابخش روییدند.
پس از آن هر چه در تخمه او روشن و نیرومند بود به فلک ماه برده شد و پس از پاک شدن در پرتو نور ستارگان، دو آفریده از آنها شکل گرفتند که یکی نرینه بود و دیگری مادینه و از آنان دویست و هشتاد گونه از جانوران پدید آمدند (بندهش، بخش ۱۰، بند ۱)، این جانوران بنا بر بندهش و زادسپرم، گوسپندان بر زمین، مرغان در هوا و ماهیان در آب بودند.
در نوشتارهای اوستایی و پهلوی بارها به این همبستگی گاو با ماه اشاره شده است.
بر اساس این روایت کهن آفرینش ایرانی، گاو همواره به سان بن و ریشه جانوران و گیاهان ستایش گردیده.
3. فریدون و گاو
در نوشتارهای کهن، پیوندهای بسیاری میان فریدون و گاو وجود دارد. نام بسیاری از اعضای خاندان فریدون با گاو ساخته شده است مانند: پورو گاو، سیاو گاو، و سپیت گاو (525 :1960 ,Darmesteter).
در اوستا فریدون برای کامیابی بر اژیدهاک که راه باران را بسته به درگاه گاوش پیشکش میآورد و او پیروزش میسازد (گاوش پشت، کرده ۳، بند ۱۳ و ۱۴).
در اوستا به گاوی به نام برمایون اشاره شده که اشي (ارت) ایزدبانوی توانگری و پاداش بدو پناه میبرد (دوستخواه، ۱۳۷۱: ۹۴۸). این گاو یگانه در ادبیات ایران فریدون را در نوزادی شیر میدهد.
خوابگزار پیش بینی میکند که این گاو به دست ضحاک کشته خواهد شد و فریدون به کین خواهی او و پدر بر ضحاک خواهد تاخت و همین گونه میشود.
4. گرزه گاوسر
کمتر جنگ افزاری جایگاهی همپای گرز گاوسر در ادبیات و سنتهای مذهبی ایران دارد (247 :1985 ,Harper)
موبد زردشتی به هنگام برگزاری آیینهای مربوط به آتش این گرز را حمل میکند. این گرز در جامعه زردشتی گرز فریدون یاگرز مهر خوانده میشود (53 :1968 ,Boyce).
به گفتار شاهنامه این گرز سلاح دلاورانی است چون فریدون ، لهراسپ و بهرام
در اوستا به جنبیدن «گاودرفش» در باد نیز اشاره میشود (یسنا، هات ۱۰، بند ۱۴)، و این نشان میدهد که ایرانیان (شاید در دوران فریدون) بر درفش خود نقش گاو داشتهاند.
همچنین در نوشتارهای حماسی از یک ساز جنگی (نایی که به هنگام رزم مینوازند) به نام گاودُمب سخن رفته (یادگار زریران، بند ۲۶)
5. مهر گاو اوژن
از آنجایی که میتراییسم در اروپا رواج و ریشه ای بس ژرفتر از ایران یافته برای پیجویی جایگاه گاو در دین مهر باید به آثاری که از قلمرو امپراتوری روم به جا مانده است بنگریم. در ۴۲۰ مكان باستانی اروپا که آثار همبسته با دین مهر در آنها یافت گردیده نزدیک به ۷۰۰ نگاره یا پیکره از گاوکشی مهر دیده میشود(Clauss, : 2000xxi).
بین انگارههای مهری (چون زایش مهر از سنگ یا مهمانی مهر)، گاوکشی همواره در میانه مهرآوهها قرار دارد (1991:6,Ulansey). این جایگاه مرکزی و شمار بسیار نشان میدهد که قربانی گاو مهمترین بخش آیین میترا بوده است. این آثار گاه نقش برجستهاند و گاه پیکرههای ایستاده، گاه با جزییات بسیار و گاه ساده.
6. نقش گاو در زایش زردشت
جوهر تن زرتشت را اورمزد از نزد خویش به سوی باد و از باد به سوی ابر به حرکت درآورد و به صورت آب، قطره قطره بر زمین فرو فرستاد. در پی آن گوناگون گیاهان از زمین روییدند. پوروشسب شش گاو سفید زرد گوش را به سوی آن گیاهان روانه کرد. دو گاوی که هنوز نزاییده بودند، به گونهای معجزه آمیز شیردار شدند. بدین گونه جوهر تن زردشت که در آن گیاهان بود با شير آن گاوان آمیخته شد. دوغدو به خواست پوروشسب دیگ چهارگوشي را برگرفت و شیر گاوان را در آن دوشید و آن را به ستون بزرگی آویخت. جوهر تن زردشت در آن شیر بود (آموزگار و تفضلی، ۱۳۷۰: ۴۱).
7. جدال تیشتر و بهرام به سان گاو با دیوان
بهترین شرح نبرد ستاره تشتر (شعرای یمانی یا سیروس) با اپوش در تیر یشت (بندهای ۲۰ تا ۲۲، ۲۶ تا ۲۸) آمده است. تیشتر، ستارهای است که نطفه آب، زمین و گیاهان با اوست و برای این که بتواند به سرزمین خشک و تشنه باران ارزانی دارد، باید بر اپوش دیو خشک سالی چیره گردد. او در تیر یشت برای پیروزی بر اپوش ستایش میشود ایزدی که آبهای ایستاده و جاری، جویبار و برف و باران در اشتیاق دیدار اویند و در انتظار وقتی که چشمههای آب، سترگتر از شانه اسبها به جریان در آیند تا کشتزاران و دشتها و ریشه گیاهان را از رطوبت خود نیرو بخشند (تیریشت، بندهای ۴۱ تا ۴۲).
نبرد تيشتر با اپوش سه بار و هر بار ده شب ادامه دارد. تيشتر در ده شب دوم این جدال در قامت یک گاو زرین شاخ به پرواز در میآید (تیریشت، بند ۱۶). یکی از تجلیهای بهرام (ورثرغنه) در جدال با دیوان نیز ورزای زیبای زرد گوش با شاخ زرین است (بهرام یشت، بند ۷)
8. گاو سریشوک یا هذیوش
از موجودات افسانهای و اسطورهای ایران باستان است که ذکری از آن در اوستا نیز آمده است.
انسان را جز بر پشت گاوی آسمانی به نام سریشوک یا هذیوش سوار شدن یارای سفر از کشوری به کشوری دیگر نبود. سریشوک را گوپت شاه (باشنده ای گاو – مرد که نیمی از او انسان و نیمه دیگر او گاو است) به دقت مراقبت میکند. این گاو آخرین جانداری است که در فرشگرد قربانی میشود (هینلز، ۱۳۸۹: ۴۳). در آن زمان از تن او هوش (شراب بیمرگی) مهیا کنند (بندهش، بخش ۱۹، بند ۱۳).
بر پایه بندهش در دوران تهمورث زمانی که مردم در حال جابجایی بر پشت این گاو بودند آتشدان آنها بر اثر توفان به دریا میریزد و سه آتش بزرگ اساطیر که همان آتشهای مقدس هستند جای آن را میگیرند و با درخشش و روشنایی خیره کننده راه را برای گذر مردم نمایان میسازند (بویس،۱۱۷:۱۳۸۹ ) واژه سریشوک از همین سه آتش گرفته شده است.
9. گاو آسمانی (♉)
گاو از دیرباز نمایانگر صورت فلکی ثور (امروزه اردیبهشت) بوده است. (مصفی، ۱۳۵۷: ۱۵۳). برج گاو را در آسمان گروه ستارگانی شکل دادهاند که در کنار یکدیگر به سان نیمه پیشین بدن یک گاو دیده میشوند. نماد این برج نیز سر و دو شاخ گاو است. برج گاو در اخترشناسی سرشتی مرتبط با زمین دارد.
بر اساس یک باور باستانی زمین بر شاخ های گاوی قرار دارد که بر پشت یک ماهی ایستاده است (دهخدا: ۱۳۷۷، ۲۰۰۵۹).
منابع
برگرفته از کتاب “نشانه شناسی کهن الگوها در هنر ایران باستان و سرزمینهای همجوار” نوشته دکتر صدر الدین طاهری
- Zeder, M. A., (2008), Domestication and early agriculture in the Mediterranean Basin: Origins, diffusion, and impact, Proceedings of the National Academy of Sciences.
- پورداوود، ابراهیم (۱۳۵۶)، یشت ها، ج ۱و۲، تهران: دانشگاه تهران
- یونگ، کارل گوستاو، (۱۳۷۸)، انسان و سمبول هایش، ترجمه محمود سلطانیه تهران: جامی
- Darmesteter, James, (1883), Essais orientaux, Paris: A. Lévy.
- Harper, Prudence Oliver, (1985), The Ox-Headed Mace in Pre-Islamic Iran, Papers in Honor of Professor Mary Boyce, Acta Iranica 24.
- Boyce, M., (1968), On the Sacred fires of the Zoroastrians, BSOAS, XXXI.
- Clauss, Manfred, (2000), The Roman Cult of Mithras: The God
- Ulansey, David, (1991), Origins of the Mithraic Mysteries
- هینلز، جان، (۱۳۶۸)، شناخت اساطیر ایران، ترجمه ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران: چشمه.
- بویس(۱۳۸۹)، زردشتیان باورها و آداب دینی آنان، ترجمه عسگر بهرامی، تهران: ققنوس .
- دهخدا، علی اکبر (۱۳۷۷)، لغت نامه، تهران: دانشگاه تهران
مطالب مرتبط در بلاگ هنداکو
موجود ترکیبی در اساطیر و هنر تمدنهای باستان
بررسی انواع موجود ترکیبی همچون گوپت، کارکمیش، پوروشامریگا و گارودا که در هر کدام از فرهنگهای باستانی مصر، آناتولی، هند و سامی نام و ویژگیهای متفاوتی داشتند.
4 جانور اساطیری در ایران باستان
جانور اساطیری ترکیبی در ایران باستان، همچون گوپت، شیردال، مرتی خُوار و خَرَ، موجوداتی فراطبیعی و شکست ناپذیر با تواناییهای چندگانه بودند.
نماد مار در اساطیر و هنر 5 تمدن باستان
نگاهی به نماد مار تیامت، واجت، نهبکا، آپپ، ششا، کالیا، اوروبوروس، مدوسا، مار اغواگر و دیگر مارهای اساطیری تمدنهای باستانی و تاثیر آن بر آثار هنری این مردمان.
0 دیدگاه