نماد گاو در اندیشه و هنر 6 تمدن باستانی
نماد گاو در آثار به جا مانده از تمدنهایی همچون بین النهرین، مصر، سومر، هند، یونان و آناتولی و بررسی آن در اندیشه و هنر این مردمان
کهن الگوی نماد گاو در جهان باستان انگارهای مورد ستایش و گرانقدر است. نگاهی به کارکردهای پرشمار گاو برای جامعه انسانی و اهمیتی که این جانور در شکل دادن به تمدن بشری داشته است نشان میدهد که سبب تقدس گاو در باورهای مردمان خاور باستان چیست. در نوشتارهای اساطیری ایرانی گاو خاستگاه زندگی و سرچشمه زایش گیاهان و جانوران است. در میان رودان نیز نماد گاو در جایگاه مادرخدا و آورنده باران و رویاننده نیایش شده. برای مصریان گاو جسمی است که خدایان در آن هبوط میکنند و میتواند رایزن میان انسان با ایزدان باشد. از آنجایی که گاو برای مردمان خاور کهن جایگاهی بسیار ارجمند و ستوده دارد، نماد گاو به سان بنمایهای مقدس بر روی بسیاری از آثار هنری این سامان از دره سند تا چاتال هویوک و کرت دیده میشود.
نماد گاو در اندیشه و هنر سرزمینهای همجوار
1. بین النهرین:
در میان سومریان نماد گاو غرنده برای تجسم نینهور، خدای آدرخش و باران استفاده میشده . او در بهار صحراها را با رویاندن گیاهان سبز میکرد. اداد (اکدی) یا ایشکور (سومری) خدای هوا نیز گاو درخشنده نامیده میشود. لوحهای گلی از بابل کهن اداد را در کنار گاو تصویر میکند (تصویر 1).
آشوریها نیز خدای بِل را ورزه گاو مقدس مینامیدند (الیاده، ۱۳۷۲: ۱۰۰). خدای بعل نزد مردمان اوگاریت نیز با نماد گاو تصویر شده. نینهورساگ خدای بانوی مادر زمین و باروری در سومر باستان است(117 ;2008،king) از نیایشگاه او در تل عبید (۲۶۰۰ پ.م) یک تندیس گاو مسی و ردیفی از گاوان زینت بخش دیوار یافت شده (تصویر 2 و 3)
در داستان گیلگمش، کشته شدن گوگالانا (گاو آسمانی) است که خشم خدایان را برعلیه گیلگمش و انکیدو بر میانگیزد. او شوهر ارشکیگال خدای بانوی دنیای پس از مرگ است، تصاویر سومری کشتن این گاو یادآور اهمیت آیینهای گاوکشی در هنر هندی و میترایی است (تصویر 4). نماد گاو در میان رودان نیز با ماه در ارتباط است و شاخهای تیز و خمیده او نماد هلال ماه دانسته میشود (102 :2002 Cashford)
در اوروک از دوره جمدت نصر چند ظرف سنگی یافت شده که شاید برای برکت بخشی بر بدنه آنها ردیفی از نماد گاوان و گاه خوشههای درشت گندم نقش کردهاند (تصویر 5 و 6). بر جام سنگی اوروک هدیه آورندگان برای ایزدبانو اینانا بر پشت گاوی درشت هیکل ایستادهاند (تصویر 7).
سومریان تندیسهای سفالین و سنگی گاو را به نیایشگاههای خدای بانوان هدیه میکردهاند (تصویر 8 و 9). یکی از چهار چنگ نامدار اور که از گورستان شاهی اور به دست آمده اند با سر زرین گاوی آذین یافته که ریشی از لاجورد دارد (تصویر 10)، بر روی پرچم شاهی اور مردی این جنگ را به نزد شاه میبرد (تصویر 11)، دو چنگ سیمین (تصویر 12) و زرین (تصویر 13) دیگر اور نیز سر گاو دارند.
بر پلاک سنگی دودو از گیرسو (۲۴۵۰ پ.م) نماد گاوی زانو زده دیده میشود (تصویر 14). از خفاجه تندیسی سنگی از گاوی نشسته با ریشهای بلند در دست است (تصویر 15). در دوران نوسومری نیز سر گاو برای زینت دیوار به کار میرفته است (تصویر 16).
بر روی عاج کندهای نوآشوری نماد گاو، گاهی ظریف و واقعگرا و گاه انتزاعی تصویر شده (تصویر 17، 18 و 19). در برخی از این آثار گاو سرش را به سوی گل نیلوفری با اسلوب مصری خم کرده است (تصویر 20و21).
بر دیوارهای دروازه ایشتار بابل ردیفهایی از گاوان به نگهبانی ایستاده بودهاند (تصویر 22)
2. مصر:
بر دو روی لوح آرایش نارمر (۳۱۰۰ پ.م) ایزدبانوی گاو پیکر بت که حامی نارمر بود تصویر شده است (تصویر 23). در دورههای بعد ویژگیهای بت به ایزدبانو هاثور منتقل میشود (172 :2003 ،Wilkinson)
یکی از مهم ترین جانور – خدایان مصر کهن، گاو مقدس آپیس، نشان زمینی خدای پَث بود. مصریان تندیسهای بسیاری را به شکل نماد گاوهای آپیس ساختهاند (تصویر 24 ،25 و 26) و تصویر او را بر تابوتها نقش کردهاند (تصویر 27). در برخی از این آثار فرعون در برابر آپیس ایستاده یا زانو زده و او را نیایش میکند (تصویر 28، 29 و 30).
از نماد گاو آپیس به عنوان میانجی رایزنی با خدایان بهره میگرفتند. از او درباره آینده میپرسیدند و حرکتهایش را تفسیر میکردند. در هر زمان یک آپیس زنده وجود داشت. پس از مرگ او را مومیایی کرده در تابوتهای سنگی سترگ و باشکوه مینهادند، و در سراپیوم که مجموعه بزرگی از گودالهای زیرزمینی در صحرا است در کنار هم دفن میکردند (83 :1992 ,Quirke)
سپس نیایشگران کشور را برای یافتن جانشین او زیر پا مینهادند، که نشانهای ویژهای داشت. بدن سیاه با هلالی سپید در سوی راست، سپیدی سه گوشی بر پیشانی، لکه سپیدی چون بال کرکس بر پشت و دمی پرمو .(Robins, 1997: 34)
نماد گاو در مصر به خدایان دیگر چون آمون تبس نیز مرتبط است. پرهیزگاران گاه گوسالهای را به یک خدا اهدا میکردند که باید بر بدنش نقوش رنگی کشیده و مومیایی میشد، بررسیها نشان میدهد که این گاوها در سن ۱۰ تا ۱۲ ماهگی قربانی شدهاند (27 :1984 ,Andrews).
خدای بانو هاثور (تصویر 31) نیز در مصر باستان گاه به سان ماده گاوی با حلقه خورشید بر بالای سر و یک گردن آویز نشان داده میشد (157 :2003 ,Redford). در یک زیور یافته شده در تبس هاثور بر بالای یک گاو ایستاده است (تصویر 32). در برگی از پاپیروس آنی (سده ۱۳ پ.م) نماد گاوی (هاثور) در میان شاخههای نیلوفر مصری تصویر شده (تصویر 33).
بوخیس در مصر نماد گاوی وحشی بود که به شکل خدای جنگجو منتور تصور میشد، مادر او را خدای بانو هاثور میدانستند. پرستش گاو بوخیس در مصر تا سده ۴ م. ادامه داشت (160 :2004 ,Muller)
خدای بزرگ هلیوپولیس، آتوم – رع نیز گاه با نماد گاوی نمایان میشد که منویس نام داشت.
3. آناتولی، سوریه و اورارتو:
در میان خانههای چاتال هویوک ترکیه (۷۵۰۰ – ۵۷۰۰ پ.م) بناهای بزرگی وجود دارد که بر دیوارهایشان جمجمههای گاو با شاخ بلند آویخته شده (تصویر 34). پوشیده بودن این دیوارها با نقاشیهای آیینی و یافته شدن پیکرکهای باوری نشان میدهد این تالارها نیایشگاه یا فضای مقدس بوده اند (127 :2005 ،Balter) این امر گواهی بر اهمیت مذهبی گاو برای مردمان دوران نوسنگی آناتولی است. سرزمینی که مردمانش برای نخستین بار گاو را اهلی کردهاند.
در میان آثاری که از شهر مهم هیتیتها آلاجاهویوک (۲۳۵۰ پ.م) به دست آمده نماد گاو به شمار بسیار دیده میشود (تصویر 35 و 36). یک بخوردان سفالی از هنر هوری به سان قلعه ای است که بر پشت یک گاو غول پیکر بنا شده (تصویر 37)
تیلا خدای گاو پیکر هوریان و هیتیتها بود که در کنار تشوب خدای نیرومند هوا پرستیده میشد. ارابه تشوب را دو گاو مقدس به نام سری و هوری (شب و روز) میکشند (112 :1963،Hawkes)
خدای همسان او در میان اورارتوها تشيبا بود که ایستاده بر پشت گاو تصویر میشد (تصویر 38 و 39). گرداگرد یک دیگ مفرغی اورارتویی را سرهای گاوی با شاخهای پیچان پوشانده است (تصویر 40).
فنیقیها (ساکنان لبنان امروزی) خدای بزرگ خود اِل را ورزه گاو مینامیدند (الياده، ۱۳۷۲: ۹۹). در عاج کندهای فنیقی (سده های ۹ و ۸ پ.م) نماد گاوهایی در حال چریدن یا شیر دادن تصویر شدهاند (تصویر 41 و 42).
۴. هند:
اهلی شدن گاو در دره سند (پاکستان کنونی) به کهنترین لایههای تپه مهرگر (۷۰۰۰ – ۵۵۰۰ پ.م) بر میگردد. در نیمه نخست هزاره سوم پ.م دو شهر بزرگ موهنجودارو و هاراپا در دره سند شکوفا شدند. اهمیت نماد گاو برای مردمان این تمدنها انكارناشدنی است (261 :1997 ,Kenoyer)
نماد گاو کوهاندار پرکاربردترین نقش بر روی مهرهای بازمانده از موهنجودارو ( تصویر 43 و44) و هاراپا ( تصویر 45 و 46) است. همچنین پیکرکهای گاوان بسته به گاوآهن (تصویر 47) یا ارابه (تصویر 48) نیز در این تمدنها بسیار ساخته شده. نقش غالب تندیسهای سنگی و سفالینههای هاراپا نیز گاو است ( تصویر 49 و 50)
همچون اوستا در ریگودا نیز به مراقبت از گاو و نیازردن او سفارش بسیار شده، اما رسم قربانی گاوان سترون برای بارور ساختن زمین را مردمان هند در بسیاری از دورهها اجرا نمودهاند (70 ;1989 ,Bhandarkar)، بر روی اثر مهری از هاراپا میتوان قربانی را به شکل نماد گاو مشاهده کرد (تصویر 51) که شاید بعدها بر گاوکشی در کیش مهر تاثیر نهاده باشد.
به باور هندوان این قربانی را ایزدبانوی نیرومند دورگا انجام میدهد و گاو قربانی در قامت دیوی به نام ماهیشا تصویر میشود (تصویر 52)
نماد گاو سپید در اندیشه هندو نیز نشانگر پریتیوی ماتار (مادر نخستین، مادر زمین) است (201 :2007 ,Doniger).
هندوان خدای بانو آدیتی را گاو کیهانی میخوانند (کوماراسوامی،۲۱۶:۱۳۸۲ ).
یکی از القاب خدای شیوا پشويتي (فرمانروای گاوها) است. گاو مقدسی که در اندیشه هندوان مرکب شیوا است ناندی (به معنای شاد) نام دارد. شیوا گاه با همسرش اوما بر پشت گاو ناندی تصویر میشود (تصویر 53). نماد گاو ناندی را گاه در اندازههای بسیار بزرگ به سان نگهبانی نشسته بر در نیایشگاههای شیوا قرار داده اند (تصویر 54 و 55). در اساطیر هندی او لقب محافظ دروازه کاخ شیوا و فرمانده ارتش شیوا را نیز دارد. رنگ سفید او نشانه پاکی و دادگری است. نیایشگران ناندی از او باروری، سلامتی و فراواني طلب میکنند .(Dallapiccola, 2004: 138)
5. یونان:
گایا خدای بانوی زمین و مادر آفریننده نخستین در اساطیر یونان است. بیشتر زبان شناسان ریشه واژه گایا را نامشخص اعلام کردهاند (269 ;2009 ,Beekas). اما از آنجایی که ویژگیهای او با پریتیوی ماتار هندی)که با نماد گاو تصویر میشود) یکی است، ممکن است نامش برگرفته از گویش سانسکریت باشد. از یاد نبریم که در اوستا نیز نخستین آفریده خداوند گاوی است که پس از مرگش همه گیاهان از تن او میرویند.
نمونههایی از سرهای نقره ای گاو با شاخ زرین (تصویر 56) از هنر میسن باقي مانده که گاه با گل نیلوفری بر پیشانی آذین شدهاند (تصویر 57). نماد گاو را بر سفالینههای میسنی نیز میتوان دید (تصویر 58)
در دیوارنگارهها و تندیسهای کرت تصاویری از آیین پراهمیت پرش از گاو یا رقص گاو با جزییات کامل تصویر شده است (تصویر 59). این رقص با گرفتن شاخ گاو خشمگین و پریدن از روی بدن او انجام میشده (تصویر 60). با توجه به جایگاه قدسی نماد گاو در اندیشه مینوسی این مراسم را باید آیینی و مذهبی قلمداد کرد.
همچون آناتولی باستان، در معماری مینوسی کرت (سدههای ۱۵ تا ۱۲ پ.م) نیز شاخ گاوهای قربانی شده در نیایشگاهها و کاخها به شمار بسیار قرار داده شده که به شاخهای متبرک مشهورند (107 :1901 ,Evans). این شاخهای بزرگ از سنگ یا سفال بخش مهمی از معماری مینوسی را شکل میدهند (تصویر 61). هنرمندان کرت تندیسهایی به سان گاو ساختهاند (تصویر 62) و نماد گاو را بر روی زیورهای خود نیز ثبت کردهاند (تصویر 63)
در اساطیر یونانی زئوس برای همخوابگی با اروپا به صورت یک گاو سپید بزرگ در میآید، همسر وی هرا لقب بواوپیس (گاوچشم) دارد. دیونیسوس نیز اغلب با نماد گاو تصویر شده. در یک داستان کهن به قربانی شدن دیونیسوس گاو پیکر به دست تایتان ها اشاره شده (64 :1985 ,Burkert)
هرکول در هفتمین خوان سفرش گاو بسیار نیرومند کرت را مغلوب میکند (تصویر 64). گاو پس از آن به ماراتن فرستاده میشود و در نهایت به دست تسیوس قربانی میگردد (تصویر 65).
در اودیسه هومر، گاو نامیرای محبوب هلیوس (خدای خورشید) که در جزیره تریناسيا (احتمالا سیسیل امروزی) زندگی میکند زیبا، فراخ پیشانی، فربه و با شاخهای پیچان توصیف شده است. هلیوس از آزار رسانندگان به گاوهایش انتقام سختی میگیرد (419 ;1993 ,Gantz)
یونانیان نیز برای خدایانشان گاو قربانی میکرده اند. یک مراسم قربانی بزرگ به نام هکاتومب (صد گاو) برای ایزدانی چون آپولو، آتنا و هرا و در پایان اولمپیک برای زئوس با شادمانی و پایکوبی انجام میشده است (5 :1988 ,Jones)۔ بر روی برخی از سفالینههای یونانی آیین آماده سازی گاو برای قربانی تصویر شده است (تصویر 66).
۶. نوشتارهای سامی:
شبات پارا گاو سرخ مویی است که یهودیان پس از ذبح میسوزانند و خاکسترش را برای تطهیر مذهبی به کار میبرند. این قربانی بازمانده یک رسم بسیار کهن است. برپایه کتاب مقدس خداوند از یهودیان میخواهد برایش گاو ماده سرخ موی تندرست بدون علامتی که کسی بر آن یوغ ننهاده قربانی کنند (اعداد، ۱۹:۲).
کنعانیان خدایی به نام ملوخ داشتهاند که با نماد گاو تصویر میشده (335 :2004 , Johnston). بنیاسراییل در غیاب موسی که به کوه رفته بود تندیس زرینی از گاو میسازند و به پرستش آن مشغول میشوند (خروج، ۳۲:۴). سليمان پیامبر حوضچه بزرگی از مفرغ ساخت که بر دوش دوازده گاو قرار داشت. سه گاو به سوی شمال، سه گاو به سوی غرب، سه گاو به سوی جنوب و سه گاو به سوی شرق (شاهان،۷:۲۵)
در اندیشه مسیحی، نماد گاو نر برای سن لوک (لوقا) انجیل نگار استفاده میشود.
منابع
برگرفته از کتاب “نشانه شناسی کهن الگوها در هنر ایران باستان و سرزمینهای همجوار” نوشته دکتر صدر الدین طاهری
- الياده، میرچا، (۱۳۷۲)، رساله در تاریخ ادیان، ترجمه جلال ستاری، تهران: سروش.
- King, L. W., Hall, H. R., (2008), History of Egypt, Chaldea, Syria, Babylonia, and Assyria in the Light of Recent Discovery, LA: The Echo Library
- Cashford, Jules, (2002), The Moon: Myth and Image, London: Cassell Illustrated
- Wilkinson, Richard H., (2003), The Complete Gods and Goddesses of Ancient Egypt, London: Thames & Hudson.
- Quirke, S. and A. J. Spencer, (1992), The British Museum Book of Anc, London: The British Museum Press.
- Robins, Gay, (1993), Women in ancient Egypt, London: British museum
- Andrews, A. R., (1984), Egyptian Mummies, London: The British Museum Press.
- Redford, Donald B., Ed., (2003), Oxford Guide to Egyptian Mythology, New York: Berkley
- Muller, W. Max, (2004), Egyptian Mythology, Montana: Kessinger Publishing.
- Balter, Michael, (2005), The Goddess and the Bull, New York: Free Press.
- Hawkes, Jacquetta, Leonard Woolley, (1963), Prehistory and the Beginnings of Civilization, V. 1, New York: Harper & Row.
- Kenoyer, J. M., (1997), Trade and Technology of the Indus Valley: New insights from Harappa Pakistan, World Archaeology, 29 (2).
- Bhandarkar, D. R., (1989), Some Aspects of Ancient Indian Culture, Delhi: Asian Educational Services
- Doniger O’Flaherty, Wendy, ed. (2007), The Rig Veda: an anthology: one hundred and eight hymns, Harmondsworth: Penguin Books.
- کوماراسوامی، آناندا کنتیش، (۱۳۸۲)، مقدمه ای بر هنر هند، ترجمه امیرحسین ذکرگو، تهران: روزنه
- Dallapiccola, Anna, (2004), Dictionary of Hindu Lore and Legend, London: Thames & Hudson.
- Beekes, R. S. P., (2009), Etymological Dictionary of Greek, Leiden: Brill.
- Evans, Arthur, (1901), Mycenaean tree and pillar cult and its
- Clauss Burkert, Walter, (1985), Greek Religion, London: Harvard University Press.
- Gantz, Timothy, (1993), Early Greek Myth, Vol. 1, London: Johns Hopkins University Press.
- Gwynn-Jones, P., (1998), The Art of Heraldry: origins, symbols, designs, London : Parkgate
- Johnston, Sarah Isles, (2004), Religions of the Ancient World: A Guide, Cambridge: Harvard University Press.
بلاگ هنداکو
موجود ترکیبی در اساطیر و هنر تمدنهای باستان
بررسی انواع موجود ترکیبی همچون گوپت، کارکمیش، پوروشامریگا و گارودا که در هر کدام از فرهنگهای باستانی مصر، آناتولی، هند و سامی نام و ویژگیهای متفاوتی داشتند.
4 جانور اساطیری در ایران باستان
جانور اساطیری ترکیبی در ایران باستان، همچون گوپت، شیردال، مرتی خُوار و خَرَ، موجوداتی فراطبیعی و شکست ناپذیر با تواناییهای چندگانه بودند.
نماد مار در اساطیر و هنر 5 تمدن باستان
نگاهی به نماد مار تیامت، واجت، نهبکا، آپپ، ششا، کالیا، اوروبوروس، مدوسا، مار اغواگر و دیگر مارهای اساطیری تمدنهای باستانی و تاثیر آن بر آثار هنری این مردمان.
0 دیدگاه