نماد و نشانه شناسی گل نیلوفر در کهن الگوهای ایران
گل نیلوفر از دیرباز از پرکاربردترین نقوش در هنر ایران زمین بوده است. در این مقاله به نشانه شناسی گل نیلوفر در کهن الگوها پرداخته میشود.
تصویر گل نیلوفر آبی از دیرباز نقشی مرکزی در هنر ایران و سرزمینهای همجوارش (به ویژه هند و مصر) داشته است. گونههایی از این گل را نیلوفر باغی یا نیلوفر صحرایی میگویند که خودرو است و همچون پیچک بر شاخه گیاهان دیگر میپیچد و رشد میکند. اما گلی که برای هنرمندان خاور باستان چنین خیال برانگیز بوده نیلوفر آبی است که در برکهها و حوضچهها میروید و گاه چنان بزرگ میشود که میتواند وزن انسانی را تاب بیاورد.
در پارسی این نام از برهم نهادن دو واژه نیل و پر ساخته شده، به معنای گیاهی که گلبرگهای نیلی رنگ دارد.
گویند این گل با آفتاب سر بیرون میآورد و باز با آفتاب فرو میرود، و گویند مرغی به گاه فرو رفتن نیلوفر در میان آن در آید و صبح که نیلوفر دهان گشاید پرد و رود (معین، ۱۳۳۵: ۸۲۵).
نیلوفر آبی را همبسته با چهار آخشیج دانستهاند: خاک و آب و آتش و باد. ریشه در درون خاک دارد، ساقه در آب، برگهایش در بادند، و هنگامی که گلبرگهایش باز میشوند بهسان خورشیدی درخشان است
از سوی دیگر نیلوفر نماد پاکی است، زیرا گرچه در گل و لای کف آب ریشه میبندد، اما آلودگی آب بر برگهایش نمینشیند و در میان تیرگیها پاک و روشن باقی میماند.
پژوهشگران دانشگاه یوسی ال ای پس از یک بررسی بلندمدت در دهه ۱۹۹۰ میلادی در شمال شرق چین به این نتیجه رسیدهاند که گل نیلوفر آبی دارای یکی از کهنترین ژنومهای جهان است که به درازای زمان توانسته خود را با شرایط بسیار سخت وفق دهد، بذر این گیاه میتواند تا ۱۳۰۰ سال زنده بماند و پس از گذشت قرنها، قادر به جوانه زنی حتی در زمان نبود نور خورشید است، زیرا درصد بالایی از پروتئین دانه این گیاه حتی در هوای بسیار گرم ، سیال و مایع میماند.
نیلوفر آبی را در بیشتر زبانهای شاخه لاتین لوتوس میگویند، اما گاهی پژوهشگران غربی در شرح هنر شرق این نقش مایه را رزت نامیدهاند که معمولا به گلهایی با ردیف گل برگهای هم اندازه گفته میشود. بهره از این واژه به سبب ارتباط با رز (گل سرخ) سبب اشتباهات بسیاری در فهم معنای نمادین این نقش مایه گردیده است. مقایسه گل سرخ و نیلوفر آبی نشان میدهد که برگهای درهم تنیده گل سرخ نمیتوانستهاند الهام بخش شکلگیری این بنمایه پراهمیت در هنر باستانی شرق باشند.
گل نیلوفر در اندیشه و نوشتارهای ایرانی
نیلوفر آبی و آناهیتا
مهمترین متنی که اشاره به ارتباط گل نیلوفر با ایزدبانو آناهیتا دارد بندهش است که در نام بردن از گلهای همبسته با ایزدان، نیلوفر را متعلق به آبان (آناهیتا) میداند (بندهش، بخش ۹، بند ۱۱۹). باید به یاد داشت که نام آناهیتا (نیالوده و پاک) و نگهبانیش از آبها میتواند ارتباطی نیرومند میان او و گل نیلوفر آبی برقرار کند.
نیلوفر در ادب پارسی نیز نمادی همبسته با آب است:
«چو عاجز گشت زین خاک جگرتاب چو نیلوفر سپر افکند بر آب» «نظامی»
«آن که چون لاله از این پیش جگرسوخته بود همچو نیلوفر از این پس سپر افکند بر آب» «ابن یمین»
«چو نیلوفر در آب و ماه در ميغ پری رخ در میان پرنیان است» «سعدی»
در یک نوشتار پهلوی بوی گل نیلوفر، بوی بزرگان و توانگران دانسته شده است (خسرو قبادان و ردک، بند ۸۵).
نیلوفر در آیین مهر
برخی از پژوهشگران زایش مهر از صخره را برداشتی نادرست به شمار آوردهاند. پس از بررسی تندیسهایی که زایش مهر را تصویر کردهاند مثل نمونه یافت شده در مهرآوه هایدلبرگ (تصویر ۲) به نظر میرسد او هنگام تولد از میان یک گل نیلوفر برآمده است.
از سوی دیگر در سنگ نگاره اردشیر دوم ساسانی در تاق بستان (سده ۴ م.)، تنها سند بازمانده از دوره تاریخی ایران که می توان آن را با اطمینان تصویری از میترا دانست این ایزد نیرومند، برسم به دست گرفته و بر روی یک گل نیلوفر با برگهای گشوده ایستاده است (تصویر 3). با توجه به رایج بودن انگاره ایستادن ایزدان بر روی نیلوفر در دین هندو، می توان این تصویر را متاثر از اندیشه و هنر هندی برشمرد.
نگاهی به همبستگی جهان شمول انگاره نیلوفر با خورشید (به ویژه نزد مصریان و هندیان) نشان میدهد که نیلوفر نزد مردمان مهرآیین می توانسته چه قدر و پایهای داشته باشد. از یاد نبریم که نیلوفر هر صبح از تیرگی ژرفای آب سر بر می کشد تا به نور خورشید برسد.
در ادب پارسی نیز بارها به ارتباط نیلوفر و خورشید اشاره شده:
«روی چو آفتاب به چشم چو نرگست
آن تازگی دهد که به نیلوفر آفتاب» «خاقانی»
«نیلوفر خورشید جمال تو منم
خاکستر آتش خیال تو منم» «خاقانی»
«ز آسیب دست دلبرش نیلی شده سیمین برش
سیارهها نیلوفرش بر آفتاب انداخته» «خاقانی»
«مشنو از شب پرک حکایت خور
از سمندر بپرس و نیلوفر» «سنایی»
جشن نیلوفر
مهمترین منبع درباره این جشن کهن آثار الباقیه ابوریحان بیرونی است که آورده: «تیر ماه، روز ششم آن خرداد است و عیدی که جشن نیلوفر نام دارد» (بیرونی، ۱۳۴۲: ۲۴۸).
بیرونی اشارهای به آیینهای جشن نیلوفر ندارد، اما شاید از آنجایی که تیر ماه آغاز تابستان و زمان فراوانی گل نیلوفر در آبگیرها بوده و خرداد نیز امشاسپند نگهبان آبها است، روز ششم تیر را به نام جشن نیلوفر نامگذاری کردهاند. بدین ترتیب این جشن یک هفته پیش از تیرگان (سیزدهم تیر، جشن باران خواهی) برگزار می شده است.
اشتباه رایج درباره گل نار هخامنشی
گرچه گل نیلوفر از انگارههای بسیار پرتکرار در هنر هخامنشی است، اما گلی که شاه و شاهزاده هخامنشی در سنگ نگاره بارعام پارسه در دست دارند برخلاف گفته بیشتر پژوهشگران نه نیلوفر که گل نار است.
برای اثبات این باور می توان گل نورسته انار را که همواره چند غنچه (گل پس) در کنار خود دارد مقایسه کرد با گل نیلوفر که غنچه هایش بر روی شاخه های جداگانه می رویند (تصویر ۴).
اوستا انار را گیاهی مینوی دانسته و هذان آپتا لقب داده که دو گونه برگردان شده است؛ همیشه سبزبرگ که اشاره به همبستگی انار با گیاه زندگی و ساختن برسم از شاخه های انار دارد، و دارای دانه های مست کننده که یادآور بهره از انار همراه باهوم و شیر در ساختن نوشیدنی سکرآور آب ژور است یسنا، هات ۶۶، بند۱)
همچنین به گزارش زرادشت نامه در داستان رویین تنی اسفندیار، يك دانه انار که اشو زردشت به فرزند شاه گشتاسپ داد، چنان دگرگونی در تن او پدید آورد که دیگر هیچ زخم مرگباری بر او کارگر نبود (بهرام پژدو، ۱۳۳۸: ۷۷).
ایرانیان در خوانهای نوروز و مهرگان، هفت شاخه درخت از جمله یك شاخه انار می نهند (فره وشی، ۱۳۶۴: ۵۹). زرتشتیان در آیین پیوند همسری دختران و پسرانشان، به نیت و آرزوی باروری و آوردن فرزند به آنان انار میدهند. انار و چوب و میوه آن در میان پیشینیان مقدس بوده است (اوشیدری، ۱۳۷۱: ۱۲۸)
گل نیلوفر در هنر باستانی فلات ایران
دوره مس سنگی
از کهنترین نمونههای تصویرشده گل نیلوفر در هنر ایران میتوان به سفالهای اسماییل آباد قزوین (هزاره ۵ پ.م) اشاره کرد (تصویر ۵)، در همین دوران بر روی سفالینهای از تپه حصار نقش گلهای نیلوفر از بالا تصویر شده، چنان که گویی بر روی آب شناورند (تصویر ۶). بر یک ظرف دیگر از تپه حصار گل نیلوفر در میان شاخهای بزکوهی ترسیم شده است (تصویر ۷)
دوره مفرغ
این انگاره را به شمار بسیار میتوان بر مهرهای مفرغی جیرفت یافت که گاه از کنار و گاه از روبرو تصویر شده. بر روی یک جام سنگی جیرفت نیز دستهای از گلهای نیلوفر شش پر نقش شدهاند (تصویر ۱۲)
بر کف یک کاسه آب خوری سفالی از شهرسوخته گل نیلوفر برگهای گشودهاش را بر روی آب پهن کرده است (تصویر ۱۳). در هنر سیلک نیز می توان گل نیلوفر را بر آذینهای سیمین (تصویر ۱۴) و نیز کف بر کاسههای سفالی (تصویر ۱۵) باز یافت.
عیلام
برخی از آثار شوش از دوره عیلام میانه (پایان هزاره ۲ پ.م) نیز نقش گل نیلوفر دارند. این بنمایه را میتوان بر روی گلمیخهای دیواری (تصویر ۱۶) و آویزهای صدفی (تصویر ۱۷) از روبرو و بر زیورهای مفرغی (تصویر ۱۸) و آجرهای لعابدار (تصویر ۱۹) از کنار دید. در گنجینه ارجان نیز چندین آویز زرین به شکل نیلوفر دوازده پر وجود دارد (تصویر ۲۰)
دوره آهن
از کلماکره چند ظرف سیمین یافت شده که کف آنها به سان گل نیلوفر است (تصویر ۲۱). این نقش بر روی آویزهای این منطقه نیز دیده می شود (تصویر ۲۲)
نیلوفری با برگهای پر و گشوده بر زیر تکوک زرینی از مارلیک نقش شده است (تصویر ۲۳)، یک دستبند زرین بازمانده از مارلیک با چهار گل نیلوفر آذین شده که گلبرگ هایشان از لاجورد و عقیق است (تصویر ۲۴)
بیشترین بهره از نقش مایه نیلوفر را در این دوران میتوان در هنر زیویه یافت. شمار برگهای نیلوفر در این آثار از هشت تا شانزده متغیر است.
دکمهها (تصویر ۲۵ و ۲۶)، انگشتریها (تصویر ۲۷) و گوشوارهای (تصویر ۲۸) زرین زیویه نقش گل نیلوفر دارند. این بنمایه همچنین بر آویزهایی از عاج (تصویر ۲۹) دیده می شود. بر روی یک دست بازمانده از تندیسی عاجی نیز دست بندی به سان نیلوفر حک شده (تصویر ۳۰)
بر عاج كندهای زیویه دو گوپت باسرهای به پشت برگشته دو سوی گل نیلوفر ایستاده اند (تصویر ۳۱ و ۳۲). این تصویر بر روی شمار بسیاری از سبوهای سفالی زیویه نقش بسته با این تفاوت که در سفالها بزکوهی زانوزده جای گوپت را میگیرد (تصویر ۳۳).
نقش گل نیلوفر بر دوش یک جانور (شاید گاو) بر یک عاجکند شکسته دیگر ثبت شده (تصویر ۳۴). در شمار کمتری از نمونهها نیلوفر از کنار تصویر شده (تصویر ۳۵و۳۶)، همزمان نقش گل نیلوفر بر روی یک گردن آویز زرین از حسنلو نیز آشکار است (تصویر ۳۷).
دوران هخامنشی، پارتی و ساسانی
در دوره هخامنشی نیلوفر با برگهای گشوده به یکی از انگارههای بسیار رایج به ویژه در آذینهای معماری بدل شد. گلهای نیلوفر در این دوره بیشتر از روبرو به سان آذینی مدور و منتظم و معمولا با دوازده پر ترسیم شدهاند، اما گاه شمار این گلبرگها تا بیست و چهار نیز میرسد.
بر روی برخی دیوارنگارههای هخامنشی گل نیلوفر را از کنار میتوان دید که گوپتی با چهره و تاج پارسی برابرش ایستاده و یک دست را بر شاخه گیاه نهاده (تصویر ۳۸ و ۳۹).
نیلوفر دوازده پر را در گوشه گوشه پارسه به گونه آذین حاشیه سنگ نگاره ها و ردیفهای تزیینی کنار پلهها و کنگرهها میتوان یافت (تصویر ۴۰و ۴۱). این بن مایه را هنرمندان این دوره بر سنگهای قیمتی نیز نقش کرده اند (تصویر ۴2 و ۴۳)
بر کف یک کاسه نقرهای زرکوب هخامنشی گروهی از شیران و گوپتها گرداگرد گل نیلوفر در چرخشند (تصویر ۴۴).
شمار گلبرگهای نیلوفر در ظرفهای سیمین و زرین این دوران بیشتر میشود تا بر ظرافت تزیینات افزوده گردد (تصویر ۴۵و ۴۶).
نقش کناری یک کاسه برنزی دیگر نیلوفر را در میان دو گوپت غران نشان میدهد (تصویر ۴۷).
نیلوفر شانزده پر از روبرو بر روی آجرهای لعاب دار شوش نیز آذینی پرکاربرد است (تصویر ۴۸). نقش این گل را از کنار میتوان هم بر آجرهای هخامنشی (تصویر ۴۹) و هم در پایه ستونهای سنگی (تصویر ۵۰) کاخهای شوش باز یافت.
در گچبریهای دوره ساسانی این گل معمولا شش پر تصویر گردیده است. در چند اثر بازمانده از چال ترخان ورامین نیلوفرهای بازشده از روبرو، با غنچهها و گلهایی از کنار به چشم میخورند (تصویر ۵۱ و۵۲). نقش دیگری که در این دوران شکل گرفته و در آثار بازمانده از تیسفون (تصویر ۵۳و۵۴) با ظرافت رسم شده را «برگ کنگری» نام نهاده و متاثر از تزیینات کرنتی یونانی دانستهاند. اما شاید بتوان این نقش مایه را که در هنر اسلامی نیز بسیار تکرار شده، ترکیب دو نمای کنار و روبروی نیلوفر آبی دانست.
نقش گل نیلوفر آبی دستکم از هفت هزار سال پیش در هنر مردمان خاور باستان دیده میشود. آنان این گل را به سبب همسانی با خورشید ارج بسیار نهادهاند. از آنجایی که آلودگی آب بر برگهای نیلوفر نمینشیند همواره نماد بیآلایشی بوده است. این گل چهار آخشیج (خاک، آب، باد و آتش) را به هم پیوند میدهد. برای ایرانیان نیلوفر گل ایزدبانو آناهیتا و بویش بوی بزرگان و توانگران است، نیلوفر از رایج ترین پیشکشها برای هدیه به خدایان مصری است، نیلوفر را گل ملی و یکی از نمادهای مهم هند دانستهاند و در اندیشه بودایی نماد پاکی و بیآلایشی جسم، اندیشه و سخن است. بسیاری از خدایان و خدای بانوان ایرانی، مصری و هندی از دل نیلوفر زاده شدهاند و در آثار هنری نشسته یا ایستاده بر این گل تصویر میشوند.
منابع
برگرفته از کتاب “نشانه شناسی کهن الگوها در هنر ایران باستان و سرزمینهای همجوار” نوشته دکتر صدر الدین طاهری
- معین، محمد (۱۳۳۵)، برهان قاطع، تهران: امیرکبیر.
- بیرونی، ابوریحان، (۱۳۴۲)، آثارالباقیه، ترجمه اکبر دانا سرشت، تهران: ابن سینا
- بهرام پژدو، زرتشت، (۱۳۳۸)، زراتشت نامه، به کوشش محمد دبیر سیاقی، تهران: کتابخانه طهوری
- فره وشی، بهرام، (۱۳۶۴)، جهان فروری، تهران: کاریان
- اوشیدری، جهانگیر، (۱۳۷۱)، دانشنامه مزدیسنا، واژه نامه توضیحی آیین زرتشت، تهران: مرکز.
مطالب مرتبط در بلاگ هنداکو
موجود ترکیبی در اساطیر و هنر تمدنهای باستان
بررسی انواع موجود ترکیبی همچون گوپت، کارکمیش، پوروشامریگا و گارودا که در هر کدام از فرهنگهای باستانی مصر، آناتولی، هند و سامی نام و ویژگیهای متفاوتی داشتند.
4 جانور اساطیری در ایران باستان
جانور اساطیری ترکیبی در ایران باستان، همچون گوپت، شیردال، مرتی خُوار و خَرَ، موجوداتی فراطبیعی و شکست ناپذیر با تواناییهای چندگانه بودند.
نماد مار در اساطیر و هنر 5 تمدن باستان
نگاهی به نماد مار تیامت، واجت، نهبکا، آپپ، ششا، کالیا، اوروبوروس، مدوسا، مار اغواگر و دیگر مارهای اساطیری تمدنهای باستانی و تاثیر آن بر آثار هنری این مردمان.
0 دیدگاه