دسته برنزی به شکل موجود ترکیبی شیردال - پارتی

موجود ترکیبی در هنر باستانی فلات ایران

مهر 19, 1400 | نماد و نشانه شناسی, موجود ترکیبی

نگاهی به نقوش موجود ترکیبی تحت تاثیر اساطیر ایران و باورهای تمدن‌های باستانی همجوار در آثار هنری فلات ایران

به جز موجودات ترکیبی شناخته شده در اساطیر ایرانی، همچون گوپت، شیردال و مرتی خوار (که در مقاله 4 جانور اساطیری ایران باستان به آنها پرداخته شد)، جانوران افسانه‌ای دیگری نیز در هنر باستانی ایران بازنموده شده‌اند. این گوناگونی را می‌توان به سبب ارتباط ژرف فرهنگی میان ایران با تمدن‌های همجوارش به ویژه میان رودان، مصر، هند و یونان دانست که در ادیان و اساطیرشان خدایان، نیمه خدایان، پهلوانان و نیز هیولاهای ترکیبی جایگاه ویژه‌ای دارند.

بازوبند طلایی با نقش موجود ترکیبی شیردال

موجود ترکیبی در هنر باستانی فلات ایران

دوره مفرغ:

احتمالا کهن‌ترین موجودات ترکیبی فلات ایران را باید در تمدن هلیل رود پی‌گرفت. کژدم – مرد بالدار از شناخته شده‌ترین نمادهای هنر جیرفتی است که بر بدنه ظرف‌های سنگ صابونی نقش شده (تصویر 1-2) یا به تنهایی برای ساخت تخته‌های بازی به کار رفته است (تصویر 3). با توجه به مراودات میان جیرفت باسومر می‌توان ارتباط نزدیکی میان کژدم – مرد جیرفتی با گیرتاب‌لیلو در اساطیر سومری و نگهبانان دروازه سرزمین تاریکی در اسطوره گیلگمش برقرار کرد.

از کنارصندل جنوبی اثر مهری نیز به دست آمده که یک گاو – مرد را تصویر می‌کند (تصویر 4).

عیلام:

شیردال‌ها در معماری عیلامی به عنوان نگهبان به کار رفته‌اند. بر ران شیردالی که در شوش يافته شده (تصویر 5) نوشته‌ای است به خط میخی عیلامی از اونتاش گال که بیان می‌کند این تندیس را برای پیشکش کردن به اینشوشیناک خدای خدایان عیلام ساخته است (390 :1966 ,Amiet). بر دیوار آجری بزرگی از عیلام میانه در شوش گاو-مردهایی در برابر درخت نخل ایستاده‌اند که شبیه به نقش کوساریکو در هنر بابلی هستند (تصویر 6). بر روی مهری از عیلام میانه تصویری از یک گوپت دیده می‌شود(تصویر 7). از هفت تپه نیز نقش گوپتی ماده با تاج به جا مانده است (تصویر 8).

موجودات ترکیبی دیگری که در این دوره گرداگرد یک حوضچه آیینی بازمانده از شوش نقش شده‌اند گروهی از بزهای کوهی با دم ماهی هستند (تصویر 9). بز با دم ماهی نماد انکی (اِآ) خدای محافظ آب‌ها در اندیشه میان رودانی است.

حلقه زرین ارجان نیز با تصویر دو شیر بال دار غران آذین یافته است (تصویر 10).

دوره آهن:

در هنر لرستان باستان جانوران ترکیبی بسیاری نقش شده‌اند. بریک لگام مفرغین مردی در جدال با دو شیردال دیده می‌شود (تصویر 11). روی صفحه سیمین دیگری دو شیردال بر جنازه گوزنی ایستاده‌اند (تصویر 12). تصویر گوپت نیز در آذین‌‌های اسبان لرستان بسیار رایج است (تصویر 13). از دیگر نقش‌های ترکیبی بازنمایی شده در هنر لرستان می‌توان به بز بالدار (تصویر 14و 15)، گوزن بالدار (تصویر 16) و شیر بالدار (تصویر 17) اشاره کرد.

از سرخ دم لکي اثر مهری به جا مانده که نشانگر کژدم – مرد بالدار است (تصویر 18). بر روی یک سر تبر آیینی مفرغی از زالوآب نقش ماهی – مرد (شبیه به کولولو) دیده می‌شود (تصویر 19). یک عاج کند بسیار خوش ساخت از تلیاب کشف شده که دو شیر بال‌دار پیوسته به هم را تصویر می‌کند (تصویر 20).

بر سینی سیمین مشهور کلماکره دو گوپت نر با سرهایی برآمده از سطح اثر، ایستاده بر روی سر و بال‌های دو گوپت ماده ترسیم شده‌اند (تصویر 21). شیری با بال و چنگال‌های شاهین زینت‌گر یک لوح برنزی کلماکره است که شاید نشانگر پازوزو نیروی محافظ میان رودانی باشد (تصویر 22). بر روی یک سربند از این مجموعه کمانداری تصویر شده که نیمه پشتی بدنش از یک پرنده است (تصویر 23).

در میان آثاری که احتمالا به کلماکره تعلق دارند نیز موجوداتی ترکیبی همچون بز بالدار (تصویر 24)، گاو بالدار (تصویر 25) و شیردال (تصویر 26) دیده می‌شوند. یکی از آثار کم نظیر این مجموعه پهلوانی را درحال نبرد بایک گوپت تصویر می‌کند (تصویر 27).

موجودات ترکیبی که در ابتدای هزاره نخست پ.م در دست ساخته‌های شمال باختری ایران به چشم می‌خورند نشانگر ارتباط نزدیک هنرمندان مانایی ساکن این منطقه با فرهنگ آشور نو هستند.

بر روی پلاکهای زرین زیویه ردیف‌هایی از گوپت‌ها، شیردال‌ها و شیرهای بالدار در برابر درخت زندگی به نگهبانی ایستاده‌اند (تصویر 28-30). بر عاج کندهای زیویه گوپت‌هایی ترسیم شده‌اند که در برابر گل نیلوفر رایج در هنر زیویه ایستاده اند، دست راست را بدان تکیه داده‌اند و به پشت سر می‌نگرند (تصویر 31و 32). بر روی یک عاج‌کند از زیویه همراه یک انسان بالدار، کژدم – مرد بالدار نیز دیده می‌شود (تصویر 33). روی عاج کندی دیگر می‌توان مرد – ماهی را در کنار یک گوپت دید (تصویر 34).

جامی از جنس آبی مصری از حسنلو یافت شده که بر روی آن شیردال‌ها در کنار گیاه زندگی ایستاده‌اند (تصویر 35).

 نمونه‌هایی از گوپت‌های ایستاده یا نشسته بر روی خشت‌های نگاره دار قالایچی تصویر شده‌اند (تصویر 36 و 37). یکی از انگاره‌های ویژه قالایچی ترکیبی از تن عقاب با سر یک بانو یا مردی شاخدار است (تصویر 38-40). موجود ترکیبی دیگر در آثار این تپه مرد بالداری است که یک زانویش را به زمین نهاده (تصویر 41).

بر روی خشت‌های یافت شده از ربط گوپتی ایستاده با بدن و سر زنانه دیده می‌شود که از روبرو تصویر شده (تصویر 42). به یاری این آثار می‌توان خشت نگاره‌داری را که در اختیار گالری برکت است نیز متعلق به ربط دانست (تصویر 43).

در هنر شمال مرکزی ایران در این دوره گوپت‌ها و شیردال‌ها با چیره دستی و شکوه بسیار بر روی جام‌های زرین نقش شده‌اند. یک تکوک زرین یافت شده از مارلیک با نقش چهار گاو بال‌دار که در برابر درخت زندگی ایستاده و پاهای خود را بدان تکیه داده‌اند آذین شده است (تصویر 44). بر جام دیگری از مارلیک یک ردیف شيردال بر فراز یک ردیف گاو بال‌دار در حرکتند (تصویر 45). یک نمونه بی‌همتا نقش جانوری برساخته از ترکیب دو شیردال درهم تنیده است که با هر دست خود یک بز کوهی را شکار کرده است (تصویر 46).

گرداگرد جامی از عمارلو را سه ردیف گوپت با چهره ریش‌دار می‌پوشانند (تصویر 47). بر روی جام زرینی از املش شیر بال‌داری دیده می‌شود که به هر دست بزی را شکار کرده است (تصویر 48).

دوران هخامنشی، پارتی و ساسانی:

در معماری دوره هخامنشی در پارسه نگاهبانان شکوهمند دروازه ملت‌ها دو گوپت با چهره مرد پارسی‌اند که با تاثیر از دروازه آلاجاهویوک و درگاه‌های کاخ‌های آشوری ساخته شده‌اند (تصویر 49). گوپت هایی نیز در سنگ نگاره‌های پارسه برابر درخت زندگی نقش شده‌اند. در شوش هم ردیف گوپت‌های نیرومند بر دیوارهای کاخ آپادانا به نگاهبانی ایستاده بوده‌اند (تصویر 50).

در پارسه شیردال‌های سنگی عظیم ستون‌های سترگ کاخ‌ها را بر دوش گرفته‌اند (تصویر 51). نمونه‌هایی از زیباترین تکوک‌های هخامنشی هم به سان شیردال ساخته شده است (تصویر 52). در یافته‌های پازیریک (تصویر 53 و 54) و آثار به جای مانده از گنجینه آموي (تصویر 55) نیز می‌توان رد پای شیردال‌ها را پی‌گرفت.

نگاره‌هایی از دیگر موجودات ترکیبی همچون شیر بال‌دار (تصویر 56-58) و گاو بالدار (تصویر 59) هم بر زیورها و ظرف‌های دوره هخامنشی حک گردیده است. گاوهای بالدار بر دیوارهای آپادانای شوش نیز نقش شده‌اند (تصویر 60). موجود ترکیبی دیگری که در دیوارنگاره‌های شوش حضور دارد همسان خدای طوفان میان رودانی آنزو است (تصویر 61). جانوری که در ورودی کاخ تچر با شاه در جدال است نیز شاید با الهام از سنگ نگاره‌های آشوری انزو در جنگ با نینورتا آفریده شده باشد، اما از آنجایی که دمش به سان نیش کژدم رسم شده است به موجود ترکیبی اساطیری اکدی پازوزو هم شباهت دارد (تصویر 62).

بز بالداری از جنس نقره زرکوب که بر روی سر بس خدای مصری ایستاده است بازمانده یک ظرف آیینی هخامنشی است. این نماد در سال ۱۳۵۱ خ. به عنوان نشانه جشنواره فیلم تهران برگزیده شد که تا سال ۱۳۵۶ خ. برگزار می‌شد. بز بالدار بر آرایه های زرین پوشاک این دوره نیز دیده می‌شود (تصویر 63 و 64).

کژدم – مرد بالدار از دیگر موجودات ترکیبی است که بر مهرهای این دوره تصویر شده است (تصویر 65 و 66). در میان بازمانده‌های یافت شده در تل آجری موجودی ترکیبی را می‌توان تشخیص داد که برگرفته از نقش موشخوشو در دروازه ایشتار بابل است (تصویر 67)

نقش موجودات ترکیبی اسطوره‌ای در دوره پارتی را بیشتر باید نزدیک به هنر هلنی دانست. تکوک‌های عاجی نسا غالبا با سر شیردال ساخته شده‌اند (تصویر 68 و 69). شیرهای بالدار در نقش برجسته‌ای از این دوره در دو سوی گیاه زندگی ایستاده‌اند (تصویر 70). نقش گاو یا اسب بالدار بر پشت سکه‌های پارتیان نیز دیده می‌شود (تصویر 71).

شیردال‌ها بر روی شمار بسیاری از ظرف‌های سیمین دوره ساسانی نقش شده‌اند (تصویر 72 و 73). این نقش توسط پژوهشگران گوناگون سیمرغ خوانده شده، اما همان گونه که در فصل ششم آمد این فرض نادرست است، زیرا سیمرغ همواره در نوشتارهای ایرانی به سان پرنده – و نه موجودی ترکیبی – توصیف شده است. در برخی نمونه‌ها ایزدبانویی بر پشت این شیردال‌ها نشسته (تصویر 74 و 75) که می‌تواند یادآور نشستن ویشنو و لاکشمی بر پشت گارودا باشد. نمونه های همسان این شیردال‌ها در گچبری‌های چال ترخان نیز دیده می‌شود (تصویر 76).

تصویر شیردال بر روی پارچه پوشاک را در نقش برجسته‌های طاق بستان (تصویر 77) و دیوارنگاره‌های افراسیاب (تصویر 78) می‌توان دید. نمونه‌های بازمانده از پارچه‌های ساسانی نشان می‌دهد که این نقش مایه‌های اساطیری به راستی زینت بخش دست بافته‌های ابریشمی آن دوران بوده است (تصویر 79). یکی از این موجودات ترکیبی نقش شده بر پارچه اسب بالدار است که تصویرش بر ظرفهای سیمین و پلاک‌های مفرغی ساسانی نیز دیده می‌شود (تصویر 80-82). این بن مایه ممکن است برگرفته از پگاسوس اسب بالدار اساطیر یونانی باشد.

بر روی یک ظرف ساسانی یافت شده از رشی تصویر چهار جانور (شیر، بزکوهی، قوچ و اسب) با بال و دم‌هایی همچون ماهی قلم زنی شده است (تصویر 83)

منابع

برگرفته از کتاب “نشانه شناسی کهن الگوها در هنر ایران باستان و سرزمین‌های هم‌جوار” نوشته دکتر صدر الدین طاهری

 

  1. Amiet, Pierre, (1966), Elam, Paris: Arché éditeur.

مطالب مرتبط در بلاگ هنداکو

0 دیدگاه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

اشتراک خبرنامه

0
    0
    سبد خرید
    سبد شما خالی استبازگشت به فروشگاه